مدل رفتاری S | همه چیز درباره دیسک

مدل رفتاری S | همه چیز درباره دیسک

ویژگی­های عمومی و رفتاری:

افراد گروه S که با رنگ سبز هم شناخته می‌شوند، دو ویژگی درونگرا و مردم محور را دارند. Sها افرادی حمایتگر، آرام، مهربان، متواضع، خوددار، وفادار، صبور و کمی خجالتی هستند. آنها افرادی اجتماعی بوده و همواره به دنبال کسب آرامش می‌باشند. Sها عاشق محیط‌های ثابت، آرام و یکنواخت هستند و دوست دارند در هر زمان فقط یک کار را به انجام برسانند. گرچه کارهای تکراری و یکنواخت ممکن است برای برخی افراد به خصوص افراد گروه‌های D و I خسته کننده باشد، اما برای Sها این گونه نیست و وجود اوضاع ثابت و منظم به آنها با اطمینان خاطر می‌دهد. یک عبارت قدیمی می‌گوید «باید مکانی برای هر چیز وجود داشته و همه چیز هم در مکان خودش باشد.» این جمله احتمالاً اولین بار توسط یک فرد با این تیپ شخصیتی گفته شده است.

Sها غافلگیر شدن را دوست ندارند و اغلب از هیجانات و امور اتفاقی پرهیز می‌کنند در واقع آنها با امور آشنا و قابل انتظار به نسبت مسائل ناشناخته و غافلگیرکننده راحت­ترند. اگر همه چیز روی روال باشد Sها احساس راحتی می‌کنند زیرا می‌دانند باید انتظار چه چیزی را داشته باشند.

یکی از راه‌های شناخت افراد این گروه این است، که آنها اغلب از همان راه همیشگی به محل کارشان می‌روند، در همان رستوران همیشگی غذا می‌خورند و غذای همیشگی خود را سفارش می‌دهند. این افراد وقتی فیلمی را دوست دارند آن را چند بار می‌بینند و برای تعطیلات احتمالاً به همان محلی می‌روند که همیشه می‌رفته‌اند.

افراد گروه S نخستین کسانی هستند که زمانی که کسی نیازمند کمک و حمایت باشد به یاری آنها می‌شتابند. حتی می‌توان گفت: این افراد بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند تا در مواقع نیاز بتوانند کنار دیگران باشند! البته آنها هم تمایل دارند مطمئن باشند سایرین نیز همیشه در کنارشان خواهند ماند. Sها ملیح و شیرین هستند و همواره باعث شادی دیگران می‌شوند و این قابل تحسین است. ممکن است شما هم مانند من نتوانید فردی از این گروه را به خاطر آورید که از او خوشتان نیاید زیرا آنها قلب بزرگی دارند و حتی به راحتی می‌توانند در ماشین خود، برای کودک اتومبیل مقابل آنها دست تکان دهند و با او دوست شوند. این افراد پررو و پر مدعا نیستند و تا زمانی که در کنارشان هستید احساس آرامش می‌کنید البته گاهی خونسردی و آرامی زیاد آنها ممکن است حوصله شما را سر برده و احساس کنید نیازمند کمی هیجان هستید ولی محدوده شما تا زمانی که کنارشان باشید آرام است زیرا این افراد از کشمکش و بحث و جدل بیزار هستند.

Sها متواضع و فروتن بوده و ترجیح می‌دهند در جایگاه دوم، سوم و حتی چهارم باشند. آنها بیشتر تمایل دارند دیگران را در حالی که درگیر کار هستند تماشا کنند ولی خودشان در صورت امکان درگیر آن کار نشوند. از این رو افراد با این تیپ شخصیتی اغلب صندلی عقب را انتخاب می‌کنند و ردیف‌های جلو را برای سایر افراد خالی می‌گذارند تا به دیگران فرصت اول بودن را بدهند. در واقع آنها همه تلاش خود را می‌کنند تا شما احساس محبوب بودن و مورد حمایت قرار گرفتن بکنید. ممکن است اغلب ما به افرادی که شخصیت ارباب منشی دارند علاقه‌ای نداشته باشیم ولی Sها کاملاً برعکس هستند از این رو مثبت و دوست داشتنی­تر از سایرین به نظر می‌رسند زیرا فرصت برتر بودن را به ما می‌دهند!

البته آنچه درباره افراد این گروه جالب است این است که آنها به طور عمدی دست به چنین کارهایی نمی‌زنند که شما دوستشان داشته باشید بلکه این مدل غالب این تیپ رفتاری و شخصیتی است و آنها حتی بدون این که کسی در اطراف آنها باشد هم، همین رفتار را دارند. افراد گروه S مطیع هستند، به طوری که به راحتی می‌توان به آنها دستور داد.

در واقع این گروه همواره به دنبال راضی و خشنود کردن دیگران می‌باشند. شاید به نظرتان خنده­دار باشد اما من دوستی از تیپ شخصیتی S دارم که برای آنکه مادر پیرش را خوشحال کند دو بار مدرک دکترا گرفته است! شاید درک این مطلب برای شما- اگر عضو سه گروه دیگر I، D و C باشید- کمی سخت باشد اما اشخاص گروه S از شنیدن چنین مطلبی خیلی هم تعجب نخواهند کرد. زیرا این افراد بسیار احساساتی هستند و به دیگران بها می­دهند، به نحوی که متأسفانه گاهی از دید سایرین ممکن است ساده لوح به نظر برسند. البته این مطلب شاید کمی درست باشد زیرا آنها اغلب نمی‌توانند کارها را با عقل خود انجام دهند اما قادرند کارهای زیادی را با قلبشان انجام دهند. این افراد ترجیح می‌دهند با قلبشان تصمیم بگیرند و حتی گاهی خودشان را راضی می‌کنند که زحمت کارهایی را هم که دوست ندارند به جان بخرند تا دیگران را خشنود کنند و در آنها احساس خوبی به وجود آورند.

از لحاظ ویژگی‌های ظاهری افراد گروه S اغلب ساده و شیک پوش هستند و کمتر با لباس‌ها یا رفتارشان جلب توجه می‌کنند. افراد S بالا با صدای آرام و آهسته و اغلب با چشمانی سر به زیر و رفتاری آمیخته با خجالت و حیا در معرض دید دیگران قرار می‌گیرند. لحن صحبت کردن آنها کند و مهربانانه است و به ندرت پیش می‌آید که شروع کننده گفتگو باشند. آنها اغلب چهره‌ای گرم و احساسانی دارند.

یکی دیگر از ویژگی‌های بارز افراد با تیپ شخصیتی S بالا این است که آنها اغلب تمایل دارند در نقش یک تماشاگر باشند. آنها معمولاً داوطلب نمی‌شوند یا وقتی در جمع سؤالی پرسیده شود دست خود را بلند نمی‌کنند تا پاسخ دهند حتی اگر جواب را کامل­تر از دیگران بدانند. در واقع این افراد ترجیح می‌دهند بیشتر به عنوان یک تصدیق کننده یا عضوی از یک فعالیت گروهی باشند تا این که به صورت انفرادی بدرخشند.

سخت­ترین کلمه‌ای که یک فرد با تیپ شخصیتی S می‌تواند بگوید کلمه «نه» است. آنها اغلب توانایی گفتن این کلمه را ندارند و در رو در بایستی گیر می‌کنند بنابراین دیگران به راحتی می‌توانند از این مهربانی آنها سو استفاده نمایند. از این رو ما همیشه در جلسات گروهی یا کارگاه‌های آموزشی نخستین مهارتی که به این افراد آموزش می‌دهیم، بالا بردن اعتماد به نفس و تمرین مهارت «نه» گفتن است زیرا این افراد برعکس گروه‌های شخصیتی و رفتاری D و I اعتماد به نفس پایینی داشته و محیط را از خودشان قوی­تر می‌بینند. در واقع هدف اصلی ما در تیم نگارش این کتاب هم کمک به افراد است تا بتوانند علاوه بر شناخت مهارت‌های فردی خودشان، به بهبود روابط و رفع نیازهای سایرین هم کمک کنند.

به عنوان مثال به خاطر دارم در جلسه آخر یکی از پروژه‌های معرفی استفاده از مهارت‌های DISC که چند ماه هم به طول انجامیده بود با عده‌ای از شرکت کنندگان در کارگاه مشغول صحبت بودم که مردی آمد و در کنار دیگران ایستاد. پس از این که همه افراد صحبت کردند و رفتند او همچنان تنها آن جا ایستاده بود که لبخند زنان نزد ما آمد و گفت: سلام من یک نفر از گروه S بالا هستم، منتظر ماندم تا همه بروند و بعد با شما صحبت کنم، با خودم اندیشیدم درست است یک گروه S مؤدب و با ملاحظه است، او گفت :

«فقط می‌خواستم بیایم و به شما بگویم چقدر این اطلاعات به من کمک کرد. من و همسرم مدت‌ها بود با هم مشکل داشتیم. ما اغلب با هم دعوا می‌کردیم و هر دو مستأصل و کلافه شده بودیم تا با شناخت تیپ‌های شخصیتی و رفتاری‌مان دلیل آن راکم کم درک کردم و آن را با همسرم نیز در میان گذاشتم تا بلکه بتوانیم مشکلات خود را بهتر حل و فصل نماییم. حقیقت این است که همسر من گروه D بالا و من S بالا بودم و همین امر مشکلات جدی را در روابط ما ایجاد می‌کرد. افراد قطب‌های مخالف مانند S و D و همچنین I و C سازگاری و تطابق کمتری از لحاظ رفتاری با یکدیگر دارند. او همیشه از من می‌خواست رهبری کنم در حالی که من ترجیح می‌دادم او این کار را انجام دهد. من با خودم فکر می‌کردم که همسرم می‌خواهد از من سبقت بگیرد ولی با این حال دوست نداشتم با او بحث و جدلی کنم. هرچه او بیشتر می‌خواست رهبری کند من بیشتر عقب­نشینی می‌کردم. لازم به ذکر است افراد گروه S در شرایط فشار و بحران به طور معمول عقب­نشینی می‌کنند و رفتاری لاک پشتی از خود نشان می‌دهند به این معنا که در لاک خودشان فرو می‌روند و این گونه خودشان را از خطرهای ممکن پیش رو حفظ می‌کنند- او ادامه داد، هر زمان که من می‌خواستم رهبری کنم احساس می‌کردم همسرم مقاومت می‌کند. او دوست داشت من قاطعانه در برابر همه چیز بایستم و این در حالی بود که برای من بسیار سخت بود که حتی به فرزندمان نه بگویم. خلاصه این که او گمان می‌کرد من قاطعیت لازم را به عنوان یک پدر یا مرد زندگی ندارم و من هم احساس می‌کردم همسرم لطافت‌ها، احساسات و حمایت‌های لازم یک زن را ندارد و ترجیح می‌دهد مدام بر ما حکومت کند هر دوی ما این رفتار را دلیل بر لجبازی و اعتراض دیگری می‌گذاشتیم به نحوی که مشکلات ما هر روز بیشتر می‌شد، تا یک روز من به صورت اتفاقی با چهار تیپ شخصیتی و رفتاری DISC آشنا شدم و با کمک همسرم و با شناخت بیشترمان از الگوهای خود و دیگری، به تعامل بیشتری رسیده‌ایم.

اکنون ما بیش از پیش به این تفاوت‌ها احترام می‌گذاریم و برای بهبود روابطمان تلاش می‌کنیم. در واقع هدف من از بیان این مثال در اینجا این بود، که با توجه به شناختی که تاکنون راجع به تیپ­های مختلف شخصیتی یافته‌اید بگوییم، می‌توان با استفاده از آموخته‌های خود تا اینجا و فصول آینده کتاب به رشد، تکامل، تقویت نقاط قوت و کمرنگ شدن نقاط ضعف عزیزان و نزدیکانمان نیز کمک کنیم.

یکی دیگر از بهترین کلماتی که به ما کمک می‌کند روی شخصیت گروه S تمرکز کنیم کلمه‌ی حمایتگر یا خدمتگزار است. در اصل این گروه شامل افراد زیادی است که در خدمت دیگران هستند. ممکن است عده‌ای کلمه خدمت رسان را دوست نداشته و آن را تحقیر کننده بدانند. اما واقعیت این است که همه افراد از بالاترین تا جزئی­ترین پست­ها و مدارج، خدمتگزار سایرین هستند. همه افراد بدون توجه به تیپ شخصیتی خود می‌توانند عادت خدمت کردن به سایرین را از خود بروز دهند. البته این کار برای گروه I و S آسان­تر است زیرا آنها مردم محور هستند ولی سایر افراد هم می‌توانند این روش‌ها را با تمرین و کار کردن روی خودشان گسترش دهند.

همچنین این افراد گاهی مفرح و طنزپرداز هستند و در محیط‌هایی که در آن احساس امنیت و آرامش کنند به راحتی موجب شادی و خنده سایرین می‌شوند به نحوی که شاید حتی برخی‌ها باور نکنند این افراد بذله گو و بامزه، همان انسان‌های آرام، بی‌صدا، خجالتی و سر به زیری هستند که در ملاقات اول شاهد بوده‌اند.

یکی از دغدغه‌های بزرگ افراد این گروه ترس از شکست است. آنها به کاستی‌هایشان بسیار حساس هستند و ترجیح می‌دهند هر کاری را در سطح عالی انجام دهند، در واقع ترس از شکست یا ناشناخته­ها بیشترین چیزی است که Sها نمی‌خواهند با آن روبرو شوند. به طور کلی آنان از این که به محیطی تحمیل شوند یا شرایط یا فردی به آنها تحمیل شود. محیط‌های شلوغ، پرسروصدا و چالشی، بی­ثباتی، بی­وفایی، افراد مغرور و به خصوص دیدن هرگونه تبعیض و بی‌عدالتی در اطراف خود به شدت آزرده می‌شوند و در شرایط فشار و استرس ممکن است به صورت فردی ترسو، ضعیف، خجالتی و گاهی چاپلوس ظاهر شوند، به معنای این که هر کاری را برای خشنود کردن فرد مقابل خود انجام می‌دهند.

در علم روانشناسی همواره اصطلاح «غار تنهایی» مورد استفاده قرار می‌گیرد. بر اساس این تعریف هر انسانی در حیطه زندگی شخصی خود یک غار تنهایی دارد که در شرایط لازم در آن فرو می‌رود تا آرامش از دست رفته خود را بازیابد. افراد گروه S غار تنهایی عمیق‌تری نسبت به سایرین دارند و ممکن است زمان زیادی را در دوران عمر خود در خلوت و سکوت سپری کنند و البته در شرایط فشار و استرس، این خلوت آنها عمیق­تر از سایرین خواهد بود و باید به آنها فرصت دهیم تا دوباره به شرایط طبیعی خود باز گردند.

افراد گروه S، انسان­های رکی نبوده و اغلب مهربان، حساس و آرام هستند. این گروه بسیار بخشنده بوده و به طور معمول کارهای خیرشان را پنهانی و به دور از چشم سایرین انجام می‌دهند. Sها همچنین بسیار مهمان­نواز بوده و راحتی خودشان را فدای آسایش مهمان در خانه می‌کنند. آنها شنونده­های خوبی هستند و حاضرند ساعت­ها پای سخنان و صحبت­های دیگران نشسته و با آنان هم کلام شوند. همچنین آنها افرادی ثابت قدم، پایدار، واقع­­گرا، محافظه کار، خوددار، قابل پیش­بینی، متقاعد کننده، صبور، فروتن و کند هستند.

درصد فراوانی:

در تحقیق‌های انجام شده، درصد فراوانی این گروه بین ۳۰ الی ۳۵ درصد تخمین زده شده است.

مثال فردی:

زمانی که دفتر جدید خود را تأسیس کردیم نیازمند نیروهای کاری بیشتری بودیم. ما به فردی نیاز داشتیم که مسئول برنامه­ریزی­ها و هماهنگی جلسات و کارگاه‌های آموزشی ما باشد و بتواند برنامه‌های کاری­مان را به بهترین نحو سازماندهی و برنامه­ریزی کند. از این رو بهترین گزینه برای این شغل بی­شک فردی از گروه S بود بنابراین از میان افراد مراجعه کننده بهترین مورد را انتخاب کردیم. او فرد بسیار توانایی بود و به آسانی از عهده کارهای محوله بر می­آمد و هر روز از انتخاب خود راضی و راضی­تر می‌شدیم، تا این که پس از گذشت چند ماه حس کردم، او خسته و کلافه است و تمرکز کافی در انجام برخی کارهایش را ندارد. پس از گفتگو با سایر همکاران، آنها نیز با من هم عقیده بوده و متوجه این تغییر رفتار وی در طی این مدت شده‌اند. از این رو تصمیم گرفتیم با او صحبت کنیم. تا اگر مشکلی دارد به او کمک کنیم.

وقتی موضوع را با وی مطرح نمودیم احساس کردم یک حس آرامش و شادی در چهره او پدیدار گشت- به خاطر داشته باشید افراد گروه S به این که دیده شوند و مورد توجه باشند اهمیت می‌دهند- سپس او مشکل خود را این گونه مطرح کرد که همسایه آنها فرزندی دارد که در درس ریاضیات ضعیف است و او پذیرفته که به کودک آنها در درسش کمک کند. او هر شب علی رغم خستگی پس از ساعات طولانی و سخت کاری، بین دو الی سه ساعت وقت می‌گذارد تا به کودک همسایه ریاضی بیاموزد. وقتی متوجه شدم او بابت این کار سخت و زمانی که می‌گذارد هیچ پولی دریافت نمی‌کند بسیار متعجب شدم.

او ادامه داد: «نه تنها پولی نمی‌گیرم بلکه تازگی­ها رفتار والدین او با من به نحوی شده است که گویا من وظیفه دارم به فرزندشان تدریس کنم و گاهاً بابت نمره‌های او مرا بازخواست نیز می‌کنند و این قضیه مرا بیشتر عصبی و کلافه می‌کند.» با خود اندیشیدم این بی‌رحمانه‌ترین اتفاقی است که ممکن است برای یک فرد گروه S بیافتد؛ سو استفاده از مهربانی و عدم توجه به محبت‌های بی‌دریغ و بدون چشم داشت او! در این جا بود که به حکم وظیفه و به پشتوانه تجربه کاری­ام در طی سال‌های مختلف لب به سخن گشودم و سعی کردم او را از حقایقی که در رابطه با شاخص­های رفتاری و شخصیتی­اش بود آگاه کنم «آیا آن چه تاکنون درباره شخصیت نوع S شنیده­ای را به خاطر داری؟

S پشتیبان، شیرین، خجالتی و فروتن؟» کمی فکر کرد و پاسخ داد «بلی خاطرم هست» گفتم: «این همان چیزی است که وجود دارد. تو نمی‌توانی در زندگی تنها برای خشنودی دیگران تلاش کنی بلکه باید بیاموزی قبل از هر کسی و هر چیز به خودت و خواسته‌ها و نیازهایت احترام بگذاری» انگار بغض عمیقی در نگاه او شکسته شد و با ناراحتی پاسخ داد. «می‌فهمیم. اما من قادرم تعداد دفعاتی را که در دوران زندگی‌ام توانسته‌ام نه بگویم را با دست بشمارم، خودم هم از این بابت ناراحتم ولی نمی‌دانم چگونه می‌توانم این رفتار خودم را اصلاح نمایم» پس از این که دریافتم او به نقطه عطف رسیده و دوست دارد شرایط خود را تغییر دهد و به دنبال اصلاح رفتارهای خویش است، فرصت را غنیمت شمرده و ساعت‌ها با او درباره‌ی مهارت‌های لازمی که افراد گروه S باید بیاموزند صحبت کردم.

این که او چگونه باید در برابر احساس عمیق و رفتارهای فداکارانه افراطی­اش مقاومت کند و آن را مدیریت نماید. البته رفتارهای او در اعماق قلب همه ما بسیار خوب و پسندیده است و من همواره معتقدم Sها همچون فرشته‌هایی هستند که می‌توانند دنیا را برای اطرافیان خود به بهشت تبدیل کنند اما در صورتی که آنها بیاموزند احساسات زیاد خود را مدیریت کرده، به جا و به اندازه به دیگران توجه و محبت کنند.

نیاز اولیه گروه S:

نیاز اساسی گروه S قدردانی نمودن است، آنها دوست دارند مورد توجه واقع شوند. این افراد از مفید واقع شدن، مورد نیاز بودن و مورد قدردانی قرار گرفتن لذت می‌برند. شاید برایتان جالب باشد با یک مثال اشاره کنیم که گروه‌های مختلف چگونه از یک کلمه برداشت‌های متفاوتی می‌کنند اگر به یک فرد گروه S بگویید «از تو متشکرم.» با لبخند پاسخ می‌دهد «خواهش می‌کنم، کاری نکردم.» ولی اگر به یک فرد از گروه D بگویید «از تو ممنونم» با خود می‌اندیشد «طبیعی است زیرا به هر حال من وقت گذاشتم و کاری را برای تو انجام دادم و البته خوش شانس بودی که خدا مرا سر راه تو قرار داد!» گروه I در پاسخ به این سؤال می‌گوید «خب جایزه من چیست؟ برای تشکر از من چه پاداشی در نظر گرفته‌ای؟» و گروه C احتمالاً پاسخ می‌دهد: «بابت کدام بخش کارم؟ کار من تا چه حد به تو کمک کرده است؟» به عبارتی درباره کلمات ثابت، می‌توان برداشت‌های متفاوتی از افراد شنید به علت این که انسان‌ها با هم متفاوتند و این تفاوت بخش جذاب خلقت است.

افراد گروه S افرادی یاری­رسان هستند و همواره به دنبال راهی برای کمک کردن و همکاری با دیگران هستند. آنها هر کاری می‌کنند تا شما احساس محبوب بودن کنید. افراد S همه چیز را آسان می‌گیرند و از این آسان گیری خود سود می‌برند. آنها به زندگی مانند یک دریای آرام نگاه می‌کنند تا یک اقیانوس متلاطم. در واقع این افراد علی رغم این که امواج را دوست دارند ولی ترجیح می‌دهند در یک مسیر ثابت همیشگی باشند. از این رو به راحتی آشفته نمی‌شوند.

گروه S ملاحظه کار و محتاط بوده، خطر نمی‌کند و همه جوانب کار را بررسی می‌نماید. در واقع والدینی که فرزند گروه S دارند هیچ گاه نگران انجام کارهای عجیب و خطرناک مانند آتش بازی، پرش از ارتفاع یا خراب کردن وسایل منزل از سوی فرزندشان نخواهند بود و موجب می‌شود والدین فرزندان گروه D و I به آنها غبطه بخورند.

افراد گروه S با سیاست هستند. آنها خوش فکر بوده و می‌توانند همه چیز را از دیدگاه افراد مختلف ببینند. آنها قادرند چشم دیگران را برای خلق یک محیط هماهنگ­تر و روابط دوستانه‌تر باز کنند. حتی یک مثال درباره افراد گروه S وجود دارد که می‌گوید وقتی کسی حرفی را می‌زند آنها می‌گویند «تو درست می‌گویی» اگر در همان زمان کسی حرف مخالف آنها را هم بزند Sها به طرف دوم هم می­گویند «تو درست می‌گویی!» در این میان اگر کسی اعتراضی کند که چطور هم نفر اول درست می‌گوید هم نفر دوم، می‌دانید جواب آنها چیست؟ «دوست من تو هم درست می‌گویی!» این به علت بی‌ثباتی یا چاپلوسی افراد این گروه نیست آنها تنها از زوایای مختلف به قضیه نگاه می‌کنند و حتی می‌توانند هر سه نفر را قانع کنند که چگونه هر سه آنها درست می‌گویند. در واقع این فقط توانایی گروه S است زیرا آنها می‌توانند جوانب مختلف را در هر کار ببینند.

با توجه به این موضوع و این که افراد این گروه درونگرا و البته مردم محور بوده و به نیازها، احساسات و امیال دیگران توجه می‌کنند، می‌توان با صراحت عنوان کرد Sها قادرند رهبران خوبی باشند زیرا آنها مانند یک مربی رهبری می‌کنند نه یک دیکتاتور و همان‌طور که می‌دانید میان دو کلمه رهبر و مدیر تفاوت زیادی وجود دارد.

افراد گروه S کسی را به دردسر نمی‌اندازند. طبع دورنگرای آنها کمک می‌کند که بخش­های روشن زندگی را ببینند. آنها افرادی احساساتی، قابل اعتماد، وفادار، صبور، همدل و خوش قلب هستند و به اصول و قوانین احترام می‌گذارند. این افراد خالصانه و بی‌ادعا به دیگران خدمت می‌کنند و با آنها به راحتی تعامل و همکاری می‌نمایند. افراد این گروه اغلب فعال بوده و در عین حال به دنبال ساده­ترین راه­ حل­ها می‌گردند. بعضی‌ها فکر می‌کنند افراد گروه S انسان‌های خیلی تأثیرگذاری نبوده و در حاشیه هستند در حالی که حضور آنها همیشه احساس می‌شود و بدون وجود این اشخاص گروه‌های D، I و C هرگز نمی‌توانند کامل شده یا به پیش بروند.

افراد گروه S اغلب با دقت و احتیاط در هر راهی گام می‌گذارند و به این وسیله از خودشان محافظت می‌کنند. در اصل آنها کارها را به نحوی که طبیعت آنها است انجام می‌دهند نه آن گونه که باید با آن روبرو شوند. در حالی که سه گروه شخصیتی I، C و D بیشتر مراقب خودشان هستند افراد این گروه به کمک کردن به سایرین فکر می‌کنند و زمانی که در دیگران ذوب شدند تازه هوشیار می‌شوند.

رویکرد کلیدی Sها در زندگی این است که مطمئن هستند سایرین نمی‌توانند درک کنند چقدر مراقبت و حمایت کردن از دیگران برای آنها جذاب است، بسیاری از اوقات این افراد تصور می‌کنند اگر آنان مواظب کسی نباشند. شخصی دیگری نیست که از آن فرد مراقبت نماید!

افراد گروه S بهترین دوستان شما هستند زیرا وفاداری آنها فناناپذیر است و همواره منبع تشویق و هدایت شما خواهند بود. این افراد مایلند کنار شما باشند و از هر طریقی که ممکن است به شما کمک کنند.

دیگر این که Sها شنونده­های بسیار خوبی هستند. قلب مهربان آنها موجب می‌شود که به درستی دیگران را درک کنند و برای شنیدن حرف­هایشان زمان بگذارند و سنگ صبورشان باشند. این افراد هر کاری را برای کمک و التیام دادن به سایرین انجام می‌دهند. Sها همه جا صلح و آرامش را برقرار می‌کنند و با محیط و شرایط خود سازگار می‌شوند.

زمانی که با یک فرد از این گروه ارتباط برقرار کنید متوجه می‌شوید، آنها با همه تیپ­های شخصیتی و رفتاری دیگر به خوبی کنار می‌آیند، از شادی دیگران شاد می‌شوند و تمام تلاش خود را می‌کند تا کسی در رنج نباشد. همین همدلی و نگرانی آنها برای سایرین، این افراد را مقبول­تر می‌کند. به زبان ساده افراد گروه‌های I، C و D بهتر است بپذیرند که در این زمینه Sها خیلی قوی­تر و بهتر از آنها هستند و نباید مهربانی ذاتی خود را به نشانه ضعفشان بگذاریم و البته افراد این گروه هم نباید اجازه دهند دیگران از ویژگی‌های رفتاری آنها سوء استفاده کنند. در واقع ما معتقدیم، اگر Sها نباشند همه ما یک مهره اساسی برای خوشبختی کم داریم.

نقاط قابل بهبود:

همان گونه که در فصول گذشته گفتیم، نقاط قابل بهبود هم مانند نقاط قوت وجود دارد. بیشتر اوقات ما بر اساس نقاط قوت­مان عمل می‌کنیم و زمانی که متناسب با احساس و شخصیت خود زندگی کنیم در آرامش هستیم، به عنوان مثال Sها هنگامی که به عنوان یک فرد حمایتگر و مطیع در یک جمع دوستانه حضور دارند و مورد محبت و توجه هستند، آرامش بیشتری دارند و هنگامی که محیط و شرایط آنها تغییر می‌کند گویا به ناحیه دشمن رفته­اند. ناگهان احساس می‌کنند مورد سو استفاده قرار گرفته‌اند و در این زمان نقاط ضعف آنها پدیدار می‌شوند.

افراد گروه S حریم شخصی بسته­ای دارند و اغلب فاصله خود را با سایرین حفظ می‌کنند. آنها فضای خودشان را دوست دارند و هنگامی که کسی زیاد به آنها نزدیک شود یا به یکباره صمیمی و صمیمی­تر شود احساس ناامنی می‌کنند. این گروه افراد وابسته‌ای هستند و کمتر به دنبال کسب استقلال می‌روند. آنها وقتی مدتی در یک محیط با شرایط ثابت بوده یا به کار خاصی بپردازند آن عمل بخشی از طبیعت آنها می‌شود و به همین علت اغلب از انجام کارهایی که هرگز انجام نداده‌اند سرباز می‌زنند. هم چنین این افراد نیازمندند همواره کسانی را در کنار خودشان داشته باشند تا تصمیمات آنها را تصدیق کنند و به آنها دلگرمی بدهند، در این صورت از درستی کاری که می‌کنند خیالشان آسوده می‌گردد.

افراد گروه S بیش از هر گروه دیگری احساس ترس می‌کنند و به امنیت نیازمند بوده، آنها بسیار ملاحظه کار و محتاط هستند و تمایل دارند درگیر اموری شوند که می‌دانند جواب می‌دهد. به عبارت دیگر آنها مایلند به جای محک زدن موقعیت‌های ناشناخته از روش‌های استاندارد، عملی و اجرا شده کارها استفاده کنند و قبل از اقدام به هر کاری از خروجی آن مطلع باشند. از این رو Sها قدرت خطرپذیری کمی دارند و ممکن است در همه عمرشان زندگی ساده و یکنواختی را تجربه کنند.

Sها اغلب برای خشنود کردن دیگران خود را نادیده می‌گیرند و این روحیه زیاد فداکاری در این افراد موجب می‌شود بسیاری از اوقات مورد سوء استفاده قرار گرفته یا از مسیر اصلی زندگی خود خارج شوند.

افراد گروه S قاطعیت لازم در انتخاب و تصمیم­گیری­های خود را ندارند، آنها به طور معمول مردد بوده به نحوی که وقتی سؤالی از ایشان پرسیده می‌شود دو یا سه پاسخ می‌دهند. زیرا دوست ندارند اشتباه کنند و همچنین نمی‌خواهند با جوابشان در کار کسی ناهماهنگی ایجاد کنند. مثلاً اگر از یک فرد گروه S بپرسید : «دوست داری برای شام به کدام رستوران برویم؟» او اغلب پاسخ می‌دهد «فرقی نمی‌کند. هر جا شما بگویی من می‌آیم» این عدم قاطعیت ممکن است در ابتدای امر یک حسن به حساب آید اما در دراز مدت طرف مقابل را- به خصوص اگر از گروه D باشد- آزرده و کلافه می‌کند.

افراد گروه S به سختی می‌توانند «نه» بگویند آنها افراد بله گویی هستند که به راحتی می‌توان به آنها دستور داد. از این رو در پست­های مدیریت ارشد و یا هنگامی که در نقش والدین هستند، قاطعیت لازم برای اتخاذ تصمیم را ندارند.

یکی دیگر از نقاط قابل بهبود گروه S نیاز آنها به تلاش برای عدم قضاوت کردن دیگران می‌باشد. متأسفانه ذهن آنها مدام در حال قضاوت و اظهارنظر کردن درباره سایرین است! این افراد به علت این که به طور معمول خجالتی بوده یا از چالش فرار می‌کنند، رودررو مشکلات خود را با فرد مخاطب در میان نمی‌گذارند. در این شرایط Sها یا سکوت می‌کنند یا در قالب نیش و کنایه سعی می‌کنند حرف خود را بیان کنند. حتی گاهی اوقات بر سر یک اتفاق ساده ممکن است مدت‌ها خشمگین مانده و با آن خشم زندگی کنند. آنها روز و شب آن را مرور می‌کنند و در ذهن خود با طرف مقابل به دعوا و جدل می‌پردازند ولی آن را به زبان نمی‌آورند. البته گاهی اوقات پس از مدت­ها ناراحتی، ممکن است متوجه شوند موضوعی که آنها را درگیر کرده بود یک سو تفاهم ساده بوده است!

افراد گروه S اغلب خجالتی هستند و ممکن است فرصت‌های رشد و ترقی زیادی را در دوران زندگی خود از دست بدهند. زیرا اهل ابراز کردن خود نیستند. آنها به طور معمول داوطلب نمی‌شوند تا جواب سؤالی را بدهند یا توانایی­های خود را به معرض نمایش بگذارند. این افراد ترجیح می‌دهند مرکز توجه نباشند، البته این به معنای آن نیست که Sها مردم را دوست ندارند بلکه آنها فقط نمی‌خواهند پررو به نظر برسند.

گاهی اوقات بی‌انگیزه بودن یکی از نقاط قابل بهبود برای گروه S به شمار می‌رود. این افراد اغلب انرژی زیادی ندارند و اشتیاق خود را سرکوب می‌کنند. زیرا آنها تمایل دارند محتاط­تر و درون‌گراتر از گروه I و کمتر از گروه C وظیفه محور باشند. بنابراین اغلب عقب ایستاده و صبر می‌کنند تا به آنها گفته شود که چه‌کاری باید انجام دهند.

Sها اغلب منطقی نیستند و کارها را با قلب و احساسشان انجام می‌دهند و همین موجب می‌شود اجازه دهند افراد زیادی آنها را فریب دهند. به احتمال زیاد داستان زیبایی چوپان دروغگو را شنیده‌اید، چوپانی که برای تفریح هر روز با فریاد گرگ آمد، گرگ آمد، مردم را به سوی خودش فرا می‌خواند. من معتقدم افرادی که برای بار دوم، سوم و حتی بیشتر باز فریب فریادهای او را خورده و برای کمک به سمت چوپان دویده‌اند، بی‌شک از افراد گروه S بوده‌اند!

Sها برای هر گونه تغییری مقاومت زیادی از خود نشان می‌دهند. آنها تمایل دارند هر امری طبق روال و مانند سابق باشد و هیچ تغییری در اطرافشان رخ ندهد. از این رو در برابر تغییرات مقاومت می‌کنند و حتی ترجیح می‌دهند کاری را شروع نکنند تا این که کار جدیدی را ناقص یا اشتباه انجام دهند.

یکی دیگر از نقاط قابل بهبود گروه S این است که آنها اغلب نمی‌توانند چند کار را به صورت هم زمان انجام دهند. آنها ترجیح می‌دهند ابتدا یک کار را به انتها رسانده سپس کار بعدی را شروع کنند. به عنوان مثال زمانی که یک خانم از گروه S بالا، مهمان داشته باشد برایش سخت و کلافه کننده است که غذای خود را بپزد و هم زمان تا بخشی از غذای او در حال سرخ شدن است، ظرف‌ها را بشوید. او ترجیح می‌دهد کنار اجاق گاز بایستد و غذایش را کامل بپزد و زمانی که خیالش از بابت پخت غذا راحت شد به سراغ ظرف­ها برود!

(شاید اکنون یک لبخند گوشه لب خانم‌های گروه S نقش بسته باشد زیرا آنها اغلب این راز خود را به کسی نمی‌گویند و این در حالی است که خانم‌های گروه I و D با تعجب دوباره به خواندن جملات بالا مشغولند و از خود می‌پرسند، مگر می‌شود؟!!). دیگر این که افراد گروه S اغلب به سختی می‌توانند اولویت‌ها را تعیین کنند یا تصمیمات سریع بگیرند. آنها کند بوده و برای انجام هر کاری بیش از هر چیز، زمان صرف کرده تا تمام جوانب کار را بررسی کنند. Cها و افراد این گروه، آخرین کسانی هستند که در یک شرایط بحرانی اقدام به تصمیم­گیری می‌کنند.

در نهایت این که Sها بسیار حساس و زودرنج بوده و نسبت به هرگونه انتقاد، مقابله یا بی‌توجهی حساسیت نشان می‌دهند. در واقع آنها شکننده­ترین موجودات روی زمین هستند که فقط با محبت و توجه زندگی می‌کنند. اگر این افراد از عشق و احساس طرف مقابل نسبت به خودشان مطمئن شوند. هر کاری برای خشنودی و رضایت وی خواهند کرد ولی اگر احساس کنند محبت و عشق شما نسبت به آنها کاسته شده یا در صورتی که ببینند مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار گرفته‌اند به راحتی می‌شکنند.

البته جا دارد اشاره کنیم آنها هم گاهی بیش از اندازه حساس و پرتوقع می­شوند. برای یک فرد گروه S، فرقی نمی‌کند. اکنون شما در یک جلسه مهم کاری هستید یا درگیر یک مشکل بزرگ. آنها معتقدند اگر نمی‌توانست با من تماس بگیرد و حالم را بپرسد فرصت برای ارسال یک پیام کوتاه داشت و باید این کار را می‌کرد با شاید اگر خانمی از این گروه باشد پیش خود فکر کند من که از او سرویس طلا نمی‌خواستم او می‌توانست برایم هر روز یک شاخه‌ی گل بخرد! پس اگر اطراف خود فردی از گروه S دارید دقت کنید آنها عشق را کم ولی دائمی و هر لحظه می‌خواهند.

S ها در خانواده:

فرقی نمی‌کند کدام یک از اعضای خانواده شما از گروه S باشد. فرزند، پدر، مادر، همسر یا هر کس دیگری، چون برقراری ارتباط با آنها فقط یک فرمول ساده دارد: با آنها صادق باشید، به این افراد عشق ورزیده، توجه و محبت کنید و سپس برای همیشه از زندگی خود لذت ببرید! در واقع Sها احساساتی­ترین، شیرین­ترین و بی­آزارترین موجودات روی زمین هستند و هیچ گاه از جانب آنها خطری شما و آرامشتان را تهدید نخواهد کرد! آنها همیشه در کنار شما هستند و همچنین تمایل دارند مطمئن باشند. شما نیز همیشه در کنار آنها خواهید بود. شاید با خود فکر کنید: «این فوق­العاده است. یک فرد مهربان، دلسوز و آرام که مدام به من توجه کند و حرف­هایم را گوش دهد. من قطعاً همسری از گروه S اختیار خواهم کرد!» نه … قضاوت نکنید، قضیه همیشه به همین شیرینی نخواهد بود.

Sها به همان اندازه که به شما توجه می‌کنند توقع احترام و محبت دارند. آنها در اعماق قلب خود می‌اندیشند همه انسان‌ها موظفند تمام مدت به آنها عشق بورزند و این قضیه نسبت به نزدیکانشان پررنگ­تر می‌شود.

من گاهی در جلسات مشاوره ازدواج به شوخی به کسانی که همسرانی از گروه S دارند می‌گویم باید تصور کنید آنها به یک گیرنده خودکار مجهز هستند که از توجه و محبت شما تغذیه می‌شود و در صورتی که نیازشان تأمین نشود، هشدار می‌دهد. البته این افراد فقط با یک حرکت ساده مانند یک تماس کوتاه، یک عبارت قشنگ و کمی محبت و توجه به شرایط عادی بر می­گردند! فرقی نمی‌کند شما در چه شرایطی باشید اگر در هر ۲۴ ساعت، حداقل یک بار به هشدار آن توجه نکنید ممکن است گیرنده مانند یک بمبی عمل کند! اگرچه حسن این قضیه این است که Sها افراد کم توقعی هستند گاهی یک لبخند ساده، یک نگاه عاشقانه، یک کلام زیبا، یک شاخه گل و حتی گاهی خرید یک خوراکی مورد علاقه آنها می‌تواند افراد گروه S را به اوج برساند. این در حالی است که اگر به یک فرد از گروه D مدام ابراز علاقه کنید یا برای او گلی بخرید ممکن است بعد از چند روز به شما بگوید «نمی­خواهی این حرکات لوس را تمام کنی؟ نیازی نیست تو هر لحظه به من ابراز علاقه کنی من از عملکرد و رفتار تو متوجه علاقه­ات خواهم شد!» من معتقدم این تفاوت انسان‌ها زیباترین بخش زندگی افراد است. اگر همه دنیا افراد گروه S بودند شاید دیگر انگیزه‌ای برای حرکت، تحول، رشد و بهبود زندگی وجود نداشت و برعکس اگر همه افراد از گروه D بودند. شاید دنیا، همواره خلأ مهر، محبت و رفتارهای انسان دوستانه را در دل خود داشت.

افراد گروه S از آن جایی که اهل ثبات و تکرار هستند، اغلب ترجیح می‌دهند زمان زیادی را در خانه و در کنار خانواده خود سپری کنند. آنها ترجیح می‌دهند بیشتر مهمان داشته باشند تا به میهمانی بروند و یا آخر هفته‌ها را در خانه، در کنار سایر اعضای خانواده خود به تماشای فیلم بنشینند تا به مسافرت یا گردش‌های برون شهری بروند. افراد گروه S بسیار احساساتی هستند و فیلم‌ها، خاطرات و یادگاری­های محبوب خود را نگه می‌دارند. آنها زمانی که دلشان می‌گیرد، نیازمند یک خلوت آرام هستند تا در آن و در تنهایی خود خاطرات خوب گذشته را مرور کنند. این افراد اغلب هنر دوست بوده و بیشتر به سمت هنرهای فردی مانند نقاشی، خطاطی، صنایع دستی، موسیقی و …، به نسبت هنرهای جمعی مانند بازیگری، هنرهای نمایشی و … جذب می‌شوند.

همچنین Sها اغلب به جاهایی که از آن خاطره دارند یا محیط‌هایی که در آن آرامش می‌یابند رجوع می‌کنند. به عنوان مثال زمانی که از محل زندگی دوران کودکی‌شان نقل مکان کنند بسیار آزرده می‌شوند آنها کتاب‌های زمان کودکی، یادداشت‌های عاشقانه، شعرها یا سایر خاطرات خود را نگه می‌دارند.

جدایی از این که یک فرد گروه S دختر، پسر، والدین یا همسر شما باشد، او همیشه نقش یک حمایتگر و مشوق را برای شما ایفا می‌کند. وقتی فردی از خانواده مریض شود Sها تا آخرین لحظه سلامتی کنار آن فرد می‌مانند بدون آن که بگویند «وقتی بیماری بلند شو و به بیمارستان برو!» آنها حاضرند روزهای زیادی را به پرستاری از شما پرداخته بدون این که لحظه‌ای شکایت کرده یا شما حتی متوجه خستگی این افراد شوید.

پدران و مادران گروه S اغلب به فرزندان خود اجازه می‌دهند آنها را نادیده بگیرند و در نتیجه هیچ کدام- والدین و فرزندان- عملکرد خوبی ندارند. در واقع بچه‌های والدین گروه I، D و C هیچ گاه به اندازه فرزندان گروه S پاسخگو نیستند، زیرا والدین این گروه خودشان را تحت کنترل و عملکرد فرزندان آنها قرار می‌دهند تا به جای والدین تصمیم بگیرند.

به خاطر دارم، با خانواده‌ای روبرو شدم که پدر و مادر هر دو گروه S بالا بودند و دختر نوجوان خود از گروه D بود. آنچه اتفاق افتاده بود این بود که دختر آنها زندگی را اداره می‌کرد، والدین او مانند فرزندان آن دختر بچه بودند و مجری اهداف او. امیدوارم درک کنید این پدیده چقدر برای یک دختر بچه سخت است و موقعیت دشواری را برایش فراهم می‌کند که از همان کودکی مجبور شود به جای سه نفر تصمیم بگیرد.

یکی دیگر از ویژگی‌های گروه S این است که آنها ترجیح می‌دهند حوزه امن خود را از سایرین جدا کنند. آنها اغلب دوست دارند یک اتاق شخصی یا حداقل مکانی خاص در منزل برای خودشان داشته باشند که قلمرو آنها باشد و کسی بدون اجازه وارد حریمشان نشود و حتی به وسایلشان دست نزند.

اگر فرزند شما گروه S باشد، شاید دیده باشید که وقتی با او به خرید می‌روید به آرامی وسایل خود را از سبد دستی سایرین جدا می‌کند و دوست دارد خودش آنها را حمل کند. ما همیشه به والدین توصیه می‌کنیم به حریم خصوصی آنها احترام بگذارند و به زور قصد تصاحب آن را نداشته باشند. البته شایان ذکر است افراد این گروه اغلب خشم، نگرانی و تردیدهای خود را بروز نمی‌دهند و در حریم خود به حل و فصل آن می‌پردازند. از این رو ممکن است فشارهای عصبی زیادی را تحمل کرده و به خود آسیب برسانند. پس بهتر است گاهی در فضایی محبت آمیز فرصتی را فراهم کنید تا از پیله خود بیرون آمده و دغدغه­هایشان را با شما یا فرد دیگری در میان بگذارند ولی توصیه می‌کنیم هرگز در این زمینه آنها را تحت فشار قرار ندهید.

همانطور که در قبل هم  اشاره شد یکی از ویژگی‏های افراد گروه S دودلی و تردی آنها در تصمیم‏گیری است. ما همواره به این افراد و نزدیکشان یک روش ارتبای به‏نام «گوش دادن انعکاسی» را آموزش می‏دهیم تا به  این وسیله به بهبوود قدرت تصمیم‏گیری Sها کمک کنند.

در این روش برای هدایت این افراد، به‏صورت ناگهانی به عقب برگشته و گفته‏های خود را به کمک یک سری سوال دوباره بررسی می‏کنیم. اجازه دهید این روش را با یک مثال زنده از یکی از کارگاه‏های آموزی خود که مخصوص زوج‏ها بود برای‏تان شرح دهیم.در این کارگاه ما از یک زوج حاضر خواستیم تا آخرین کلمه‏ای را که فرد بی‏منظور به زبان آورده و موجب شده بود همسرش دلخور شده یا دچار سوء تفاهم شود را مطرح کند و با استفاده از این روش مکالمه‏ای سازنده را دوباره بازسازی کنند،یک زوج برای این کار داوطلب شدند که آخرین مکالمه میان آنها به این صورت بود: وقتی مرد وارد خانه ده بود همسرش- بی‏منظور-به او گفته بود«مطمئنم خسته‏ای» مرد از شنیدن این حرف دلخور  شده و احساس کرده بود همسرش با طعنه ظاهر خسته و دست‏های روغنی او را مورد نکوهش قرار می‏دهد. دراینجا از آنها خواستم خانم همان جمله را به کاربرده و همسرش از روش« گوش‏دادن انعکاسی» استفاده کند. هدف من این بود که این‏بار خانم که از گروه S بالا بود –همه‏ی آنچه را که در دل دارد به زبان بیاورد. مکالمات بین آنها اینگونه شکل گرفت.

«مطمئنم که خسته‏ ای» مرد پاسخ داد«واقعا فکر می‏کنی خسته به نظر می‏رسم؟» چه پاسخ زیبایی!زن کمی آرامش گرفت و ادامه داد«نمی‏دانم تو خسته هستی یا من خسته شده‏ام!» شوهر گفت:«منظورت این است که خسته هستی؟»، بله، احساس می‏کنم در خانه محدود شده‏ام. ما هرگز جایی نمی‏رویم من کل روز را در خانه بوده‏ام و الان نیاز به کمی گردش دارم. همسرش پاسخ داد:«منظورت این است که دوست داری الان با هم به بیرون برویم؟» چهره زن هر لحظه بازتر می‏شد و از این که همسرش اکنون به نیازهای او توجه می‏کند ا حساس بهتری یافته بود. «من فقط دوست داشتم برای شام بیرون برویم!» مرد باورش نمی‏شد این تمام خواسته همسرش بود و او از همان جمله ساده ابتدایی دوست داشت به اینجا برسد. اکنون آنها هر دو پشیمان بودند که چند روز از دوران زندگی خود را با همین عبارات ساده و یک‏سو تفاهم به کدورت و قهر گذارنده بودند، مرد در آخر، نگاه مهربانی به همسرش انداخت و پاسخ داد:«پس شام را امشب با هم در رستوران مورد علاقه‏ات می‏خوریم».

در واقع ماجرای اغلب ما در زندگی همین است. یک مرد همیشه نمی‏داند که همسرش چه می‏خواهد و احتمال دارد خود همسرش هم به درستی نداند که در آن لحظه چه می‏خواهد-به‏خصوص اگر همسر از گروه S بالا باشد- در این زمان کمی به همسرتان زمان دهید. آنها فقط به چند دقیقه زمان نیاز دارند. تعدادی سوال بپرسید، محبت و عشق خود را نان دهید و به‏راحتی صاحب تمام دنیای پر مهر و محبت آنها شوید.

اگر شما فرزندی از گروهS دارید از همان ابتدای کودکی باید سعی کنید برخی مهارت را به صورت جدی با آنها کار کنید. این یک وظیفه اساسی برای شماست. مهارت‏هایی مانند قاطعیت  گفتن«نه». از آن جایی که Sها همواره به دنبال راضی کردن دیگران هستند و قاطعیت لازم برای گفتن«نه» را ندارند، اگر این مهارت را به درستی نیاموزند به راحتی ممکن است در سنین نوجوانی یا بالاتر در دام اعتیاد یا کارهای غیراخلاقی بیافتند. درواقع ما معتقدیم اگر همه دانش‏آموزان توانایی«نه» گفتن را داشتند موادفروشان هرگز در این حوزه فعالیت نمی‏کردند.

دیگر این که کودکان گروه Sاغلب کارها را به تعویق می‏اندازند زیرا آنها قادرنیستند کارهای خود را به درستی اولویت‏بندی کنند. از این‏رو توصیه می‏کنیم از ابتدا مهارت‏های مدیریت زمان و روش‏های درست برنامه‏ریزی و نظم را به آنها آموزش دهید تا ملکه ذهنشان شود. علاوه بر این‏ها والدین باید به فرزندان گرو S خود آموزش دهند که به‏خودشان هم اهمیت دهند. به آنها بگویید، لازم نیست هرکاری را برای خشنودی دیگران انجام دهند تا دوست داشتنی باشند، شما آنها را همانگونه که هستند، دوست خواهید داشت.

کودکان این گروه بیش از سایرین احساسی هستند.آنها را بغل کرده و دستشان را بفشارید. ارتباطات لمسی برای Sها بسیار مهم است درواقع هرکس نیاز به محبت دارد اما افراد این گروه بیشترین پاسخ را به گرما و عواطف لمسی می‏دهند. شما به‏عنوان والدین یک کودک گروهS باید تلاش کنید تا فرزندتان مهارت خطرپذیری و در راس امور بودن را آموخته و سعی کند به استقبال شرایط و موقعیت‏های جدید و خاص برود. آنها باید بیاموزند اشتیاق بیشتری از خود نشان داده و سرعت انجام کارها و تصمیم‏گیری خود را افزایش دهند. این وظیفه شماست که از همان ابتدا به آنها کمک کنید جهت خود را بیابند و آنان را در معرض فرصت‏های  جدید قرار دهید تا علایق خود را کشف کنند و با قراردادن ا ین افراد در برابر موقعیت‏ها و فرصت‏هایی که برای خود لذت‏بخش است عزت‏نفس آنها را افزایش دهید. زیرا بی‏شک تا زمانی که این افراد خودشان توانایی‏ها و استعدادهای خود را به سایرین ارائه ندهند. دیگران پی به آن نخواهند برد. از این‏رو شما می‏توانید با استفاده از تشویق و حمایت کم‏کم مهارت ارائه و ابراز کردن توانایی‏ها را درکودکان‏تان تقویت کنید.

با وجود تمام این مسائل باید خاطرنشان کنیم که فرزندان گروه S آسان‏تر از سایر گروه‏ها پرورش می‏یابند به‏قدری که حتی اگر شما هم کنار آنها نباشید ساعت‏ها آرام یک گوشه می‏نشینند و خود را سرگم می‏کنن، به‏ والدینی که فرزندانی از گروه‏های دیگر دارند باید عرض کنم، متاسفم ولی شما نمی‏توانید شخصیت فرزندتان را سفارش دهید فقط می‏توانید ببینید آنها چه هستند! زیرا من بارها شاهد بوده‏ام هنگامی که این والدین مشکلات تربیتی دیگر فرزندان را مشاهده می‏کنند، اصلا نمی‏فهمند منظور آنها چیست! درنظر این پدرها و مادرها پرورش فرزندان اصلا سخت نیست، من گاهی به شوخی به سایر والدین می‏گویم:«دعا کنید خداوند به آنها یک کودک گروه D عطا کند تا بفهمند مشکل یعنی چه!»

از مردان گروه S، زیاد تشکر و قدردانی کنید و زمانی که به منزل می‏آیند با روی باز و استکانی چای از آنها استقبال نمایید. در مورد مسائل مختلف با آنها درگیر نشده و کشمکش ایجاد نکنید چون آنها بهترین واکنش را به کلمات مهربانانه و رفتار خوب نشان می‏دهند و از افراد عصبانی خوششان نمی‏آید. از بالا بردن صدای‏تان یا ازدست دادن کنترل‏تان در رفتار با آنها خودداری کنید زیرا اصلا نیازی به این همه ناراحتی نیست. اگر مشکلی وجود دارد به آرامی دغدغه خود را با همسرتان در میان بگذارید و شک نکنید رادار آنها مدام به نیازها، احساسات و امیال دیگران متمرکز و حساست است و کاملا عادلانه صحبت‏های شما را قضاوت می‏کنند و همه چیز در یک محیط امن و آرام و دوستانه حل می‏شود.

هیچ‏گاه ا فراد گروه S را با یک اتفاق ناگهانی یا یک مهمان غیرمنتظره غافلگیر نکنید زیرا آنها زیاد به هیجان نخواهند آمد و هنگام دیدن یک فرد سرزده به تنها چیزی که فکر می‏کنند این است که ترجیح می‏داده‏اند از قبل بدانند تا به آرایشگاه بروند یا لباس مناسب بپوشند! جالب است بدانید والدین گروهS پتانسیل زیادی در تربیت و پرورش فرزندان گروه I و D دارند و اغلب هم زمانی که این کودکان بزرگ می‏شوند برای والدین آنها یک تهدید به حساب می‏آیند. اما پدر و مادر آنها لازم است درک کنند که بچه‏های آنها قصد ندارند سرکشی کنند بلکه این فقط شخصیت آنهاست که شرایط را در درست بگیرند.

دیگر این که افرادS در خانواده اغلب فرزندان شیرین و محبوب خانواده هستند و دردسر درست نمی‏کنند، حتی در دوران تحصیل هم اگر فضایی ایجاد کنید که او به سبک یادگیری مخصوص خودش درس بخواند، دانش‏آموز خوبی خواهد بود. آنها در فضاهایی که امن، آرام، بی‏تنش و به‏دور از هرگونه رقابت باشد بهتر درس می‏خوانند. هیچ‏گاه سعی نکنید این دانش‏آموزان را با دیگران مقایسه کنید یا در رقابت بیندازید زیرا توانایی آنها به شدت کاهش می‏یابد، اما همیشه آنها را با خودشان مقایسه کنید و سعی کنید بین فضای حال و گذشته خود یک جوّ رقابتی ایجاد نمایید تا هر لحظه در مسیر رشد قرار بگیرند.علاوه براین، آنها آموزش در گروه‏های کوچک را ترجیح می‏دهند و علاقه‏مندند موضوعات به‏صورت پیوسته و از ابتدایی‏ترین مفاهیم شروع شود.

همچنین افراد گروهS قادرند با زبان شیرین و قلب مهربان خود به راحتی هرکسی را به سوی خد جذب کنند و همین موجب می‏شود مورد حسادت دیگران واقع شوند. البته آنها  حتی از کسانی هم که آنها را آزرده کرده باشد، لب به شکایت نخواهند گشود،  این افراد زمانی هم که بزرگ شوند و در نقش همسر ظاهر شوند افرادی وفادار،سازگار و خانواده‏دوست خواهند بود.

در واقع شاید برای افراد گروهS سخت باشد بر دنیا و انسان‏های آن  حکومت کنند و قدرت را در دست بگیرند، ولی به‏طور قطع قادرند بر قلب‏های نزدیکان خود نفوذ کرده و بر آنها حکومت کنند پس از این بابت خشنود و شکرگزارباشید. در نهایت اینکه در رستوران Sها آخرین افرادی هستند که خوردن را تمام می‏کنند-البته همین امر موجب می‏شود بتوانند وزن خود را کنترل کنند- آنها از خریدکردن هم لذت می‏برند و به‏طور معمول زمان طولانی را برای خرید می‏گذارند. بسیارکم پیش می‏آید که یک فرد از گروهS همان بار اول خرید کند، زیرا آنها افرادی صرفه‏جو هستند و اغلب تمام مغازه‏ها را می‏گردند و در نهایت اقدام به خرید یا انتخاب می‏کنند.

S درمحیط کار

برعکس افراد بالای نمودار گروه‏های شخصیتی-گروه D و I- افراد گروهS تمایل زیادی به انجام کارهای ثابت، یکنواخت و تکراری دارند، آنها دوست دارند یک کار ثابت را هر روز و هر روز تکرارکنند و از روش‏ها و استانداردهای عملی و اجرا شده آن استفاده نمایند. درواقع کاری که این افراد به آن مشغول هستند پس از مدتی بخشی از طبیعت آنها می‏شود و اگر کارشنان از محدوده دانسته‏های آنان فراتر رود یا تغییر کند، احساس بدی خواهند داشت.

افراد این گروه شنونده‏های خوب و صبوری بوده و از آن‏جایی که مردم‏محور هستند و مهارت‏های مردمی خوبی دارند، قادرند ارتباطات گرم و محترمانه‏ای با مراجعان خود برقرار کنند. Sها رهبران و متفکران و تحلیلگران خوبی بوده و مانند یک مربی رهبری می‏کنند. آنها به‏هیچ عنوان دیکتاتور نبوده ودر تصمیم‏گیری‏ها از مشورت تیم‏های مختلف تخصصی بهره می‏گیرند. بنابراین آنها سازمان دهنده‏های خوبی هستند و زمانی که مدیریت یک شرکت یا سازمانی را برعهده بگیرند بیشتر ا ز آن چه کارمندان انتظار دارند، انجام می‏دهند و برای آنها در نقش یک حامی خواهند بود. البته این افراد قاطعیت لازم برای اعمال تصمیمات فوری و اساسی در شرایط بحرانی را نداشته و در نقش‏های کلیدی هنگامی که در راس امور هستند عملکردشان به‏خوبی افراد گروه I و D نخواهد بود. از این‏رو خودشان هم تمایل دارند در جایگاه دوم، سوم یا چهارم باشند یا به‏عنوان عضو وفادار یک تیم به اتخاذ تصمیمات گروهی بپردازند.

آنها حتی دوست دارند از قبل دستور جلسات را بدانند تا گزارشات و صحبت‏های خود را آماده کنند.درواقع شعار اصلی افراد این گروه این است که«اگر کاری را با هم انجام دهیم می‏توانیم به نتیجه برسیم». هرچند ممکن است آنها همیشه به این هدف نرسند اما همواره برای رسیدن به این مهم تلاش می‏کنن.

Sها محتاط و ملاحظه‏کار هستند و نسبت به تغییر شرایط، اجرای یک پروژه جدید در سازمان و  حتی اعمال یک تغییر ظاهری در چیدمان دفتر کارشان اولین کسانی هستند که مقاومت کرده و اقدام به مخالفت می‏نمایند. ازاین‏رو ما در سازمان‏ها اغلب پیشنهاد می‏کنیم در طی جلسات توجیهی- با توجه به میزان اهمیت موضوع- ابتدا حساس امنیت لازم را نسبت به شرایط جدید به این افراد بدهند تا از مقامت آنها کاسته شود، در این صورت آنها همراه و همدل شما بوده و به‏عنوان یک حامی اصلی تا آخرین لحظه کنار شما خواهند ماند.

دیگر اینک که افراد گروهS فضای کاری خودشان را دوست دارند و زمانی که کسی ناگهان وارد قلمرو آنها می‏شود حس می‏کنند موقعیت خود را از دست داده‏اند. البته این بدان معنا نیست که آنها نمی‏خواهند موقعیت خود را با دیگران شریک شوند بلکه دوست ندارند ثبات و حد و مرزهای خود را از دست بدهند. درواقع آنها فقط می‏خواهند بدانند چه چیزی و چه کاری مربوط به آنها هست و چه چیزی نیست تا احساس امنیت کنند. یکی از محدودیت‏های گروهS در محیط کار این است که آنها تمایل دارند در هر زمان فقط یک کار انجام دهند و قادر به انجام چند کار مختلف به صورت هم‏زمان و موازی نیستند ازاین‏رو سرعت کمی داشته و وقت زیادی را از دست می‏دهند. به‏عنوان مثال یک ناظر کیفی گروهS ترجیح می‏دهد هر صبح منتظر بماند تا اطلاعات لازم برای تکمیل یک گزارش به دستش برسد، سپس گزارش خود را تمام کرده و بعد به بازرسی بخش‏های مختلف برود و پیگیری درخواست‏های قبلی خود را انجام دهد. درصورتی که یک فرد گروه D یا I درحالی که مشغول بازرسی است. تلفنی کارهای قبلی خود را پیگیری می‏کند و پیش از آن که بازرسی تمام شود با اطلاعاتی که لازم بود- و تا آن‏زمان دیگر به دستش رسیده-گزارش خود را تکمیل می‏کند. البته ممکن است او دقت، توجه و تحلیل یک گروه S را نداشته باشد بنابراین سازمان نیازمند یک اولویت‏بندی است که ببیند چه چیزی برای اهمیت بیشتری دارد.

افراد گروه S اعضای با پشتکار، وفادار و دلسوز درتیم‏های کاری خود هستند. آنها در خدمت شغل خود بوده و هرکاری را برای بهبود شر ایط کاری و عملکرد سازمانشان بدون چشم داشت انجام می‏دهند. این افراد همواره بزرگترین یاری‏رسان‏ها بوده و متعهد و مورد اعتماد همه هستند. آنها به بالادست و قانون‏های جاری احترام گذاشته و از آن بیرون  می‏کنند.

افراد این گروه اغلب دانش زیادی دارند ولی چون علاقه‏ای ندارند در کانون توجه باشند معمولاً داوطلبانه دانش خود را بروز نمی‏دهند ولی زمانی که از آنها خواسته شود، معمولا ایده‏های جالب و سازنده‏ای در ذهن خود آماده دارند، از آن جایی که Sها از هرگونه کشمکش و تعارض بیزارند، همواره محیط اطراف خود را آرام نگه می‏دارند، مدیران این گروه در کارها یک رویکرد مشارکتی با تاکید برگوش‏دادن و پشتیبانی اتخاذ می‏کنند و با مثال، دیگران را به چالش می‏کشند. این مدیران دوست دارند با گروه‏های کوچک ولی همدل و مصمم کار کنند و به اهداف خود دست یایبند، زیرا آنها اغلب به کاری که می‏کنند و اهدافشان ایمان دارند.

در نهایت این‏که، Sها بهترین پاسخ را به رهبرانی می‏دهند، که رفتاری گرم و دوستانه داشته و برای سازگار شدن با تغییرات به آنها زمان داده و اجازه می‏دهند او با سرعت خود کار کند، در این صورت مقاومت آنها حداقل می‏شود افراد گروه S به راحتی اشتباه‏های خود را می‏پذیرند و درصدد جبران آن برمی‏‏آیند، آنها روش‏ها و سیستم‏های عملی را دوست داشته و تکالیفی را که یکی‏یکی انجام می‏شود، با مهارت و قابلیت بهتری انجام خواهند داد. برای افزایش بهره‏وری و بهبود عملکرد این افراد به آنها امنیت بدهید، از ایجاد شرایط چالشی، بالا بردن صدا یا از دست دادن کنترل رفتارتان خودداری کنید زیرا آنها در این شرایط عقب‏نشینی کرده و توانایی و انگیزه خود را از دست می‏دهند. از این افراد صمیمانه تشکر و قدردانی کرده و نشان دهید که به زحمات و تلاش‏های خالصانه و بی‏دریغ آنها اهمیت می‏دهد.

شغل‏های مناسب گروه S:

یکی از دلایل مهم نیاز به شناخت تیپ‏های شخصیتی و رفتاری با رویکرد DISC اهمیت قرار گرفتن آنها در جایگاه شغلی منطبق با خودشان خواهد بود. بدون درنظر گرفتن الگوی رفتاری و شخصیتی افراد بهره‏وری و کارایی آنها به میزان مطلوب نخواهد بود و متاسفانه فقط ۱۰ تا ۳۵ درصد شانس این وجود دارد- با توجه به درصد فراوانی هر یک از گروه‏ها که افراد به‏صورت نااگاهانه در جایگاه شغلی منطبق با الگوی مناسب خود قرار بگیرد. بنابراین اگر سعی کنید به این مساله و نیازهای متفاوت هر یک از گروه‏های D، I، S،و C توجه کنید، می‏توانید به وضوح بهره‏وری، ارتباطات و قدرت درک خود را افزایش دهید. افراد گروه S مربیان و مشاوران خوبی در هر زمینه هستند، زیرا آنها توانایی ذاتی زیادی، در دیدن امور از چشم‏اندازهای مختلف دارند و ازاین‏ که اطراف دیگران باشند لذت می‏برند،شاید بتوان بهترین نمونه گروه‏های S را در میان مربیان مدرسه و مهدکودک‏ها یافت، ارتباطات صمیمانه با کودکان، آماده‏کردن درس‏ها با روش‏های خلاقانه، تصحیح دقیق برگه‏ها و حل مشکلات فردی و درسی دانش‏آموزان و … کارهایی است که یک گروهS به خوبی از عهده آن برمی‏آید.

Sها پرستاران، مدیران موسسات خیریه، روانشناسان و مددکاران اجتماعی خوبی هستند، زیرا طبیعت آنها وقف شده و قابل اعتماد است و هرکاری را برای کمک و التیام دادن به دیگران انجام می‏دهند. گویا این افراد بهتر از دیگران می‏توانند خود را درموقعیت شما قرار دهند و به همین دلیل به نظر همه دلنشین می‏آیند.

افراد گروه S حسابدارن خوبی در تحویلداری بانک یا انجام امور رایانه‏ای در شرکت‏ها هستند. آنها از ثبات و رزومره بودن کارها در ساختار بانک یا شرکت‏ها، لذت می‏برند، باز و بسته شدن درها در ساعات مقرر، صحبت با مشتری‏ها و انجام کارهای روزانه مستمر برای آنها یک شرایط کاری ایده‏آل است. همچنین افراد گروهS تحلیلگران و متفکران بسیار قابلی هستند. آنها قادرند هرچیزی را به بهترین نحو تحلیل کرده و درباره آن و جنبه‏های مختلفی که در کار وجود دارد به شما مطالبی را ارائه دهند.

در نهایت اینکه Sها منشی‏ها، روسای دفتر و برنامه‏ریزان خوبی به حساب می‏آیند.آنها بسیار مردم‏محور بوده و وظایف خود را به خوبی انجام می‏دهند. همچنین چون کمی محتاط و درونگرا هستند، بنابراین می‏توانند پشت میزشان نشسته و به کار خود مشغول باشند.

من سعیم می‏کنم هنگامی که یک رئیس دفتر یا برنامه‏ریز می‏خواهم استخدام کنم حتما از میان افراد گروه S گزینه خود را انتخاب کنم، به دو دلیل: اول اینکه گروه S به خوبی کارهایشان را انجام می‏دهند، دوم این که من یک بار رییس دفتر گروهD داشت، وقتی به او کاری می‏دادم تا انجام دهد او آن را اصلاح کرده و دوباره به من برمی‏گرداند! من اغلب ناراحت می‏شدم و با خودم فکر می‏کردم« من برای او کار می‏کنم یا او برای من؟!» به هرحال یک بار هم برای کاری منشی گروه C استخدام کردم که خیلی خوب بود و عالی کار می‏کرد اما من همیشه باید به او یادآوری می‏کردم که دوستانه‏تر و برونگراتر باشد، مردم متعلق به ما نیستند آنها کسب و کار ما هستند، برای این که مثالم را کامل کنم بگذارید درباره خیلی سال پش زمانی که یک برنامه‏ریز از گروه I بالا داشتم صحبت کنم، به یاد دارم هرگز نتوانستم با او کنار بیایم. من یک کاری از او می‏خواستم تا انجام دهد و او آن را روی میزش می‏گذاشت و می‏رفت در سایر واحدها می‏چرخید! برای این فرد گروه I قطعا دیدار دیگران خیلی جذاب بود و او نمی‏توانست فقط کار کند، در آن زمان الگوهای شخصیتی و رفتاری DISC را نمی‏شناختم، بنابراین همیشه کسانی را استخدام می‏کردم که می‏دیدم، نه کسانی را که باید دید!

به‏طور قطع، برخی افراد در برخی شغل‏ها بهتر هستند، درواقع من معتقدم اشتباه است بگویییم شخصی برای کاری مناسب نیست.

بهتر است بگوییم این شغل مناسب فرد نیست. هرگروه شخصیتی جدای از تیپ رفتاری‏اش می‏تواند مسوول دفتر، منشی یا برنامه‏ریز باشد ولی بهتر است ما شغل وخودمان را بشناسیم تا موفقیت و شکستمان را درک کنیم. اینگونه زندگی واقعا برای همه بهتر می‏شود.

منبع: کتاب دیسک و مطالعات موردی