مدل رفتاری I | همه چیز درباره دیسک

مدل رفتاری I
  • مدل رفتاری I | همه چیز درباره دیسک

     

    مدل رفتاری I

     

    مدل رفتاری I | همه چیز درباره دیسک

     

    ویژگی‌های عمومی و رفتاری:

    افراد گروه I که با رنگ زرد هم شناخته می‌شوند، دو ویژگی برونگرا و مردم محور را دارند. Iها افرادی الهام بخش، محرک، مردم‌دار، خوشبین، دلنشین، اجتماعی، شاد و دوست داشتنی هستند و تا زمانی که در کنارشان هستید، احساس خوبی خواهید داشت. محبوبیت این افراد تا حدی است که حتی کودکان هم بیشتر جذب آنها شده و از این رو آنها ممکن است زیاد مورد حسادت دیگران هم واقع شوند.

    Iها عاشق صحبت کردن بوده و در هر جمعی نخستین نفرادی هستند که لب به سخن می‌گشایند. به این ترتیب که وقتی در یک هایپر مارکت در حال یافتن اجناس موردنیازتان هستید، می‌توانید به راحتی یک فرد تیپ I را تشخیص دهید. زیرا آنها می‌توانند درباره هر چیزی با شما صحبت کنند: ظاهرتان، غذاهایی که خریده‌اید، فرزندان‌تان، برنامه سفر خانوادگی و هر چیز دیگر. به نحوی که شما شگفت زده خواهید پرسید: «آیا من شما را می‌شناسم؟!» ممکن است شما درباره یک آگهی جذاب تلویزیونی که دیده‌اید فقط فکر کنید اما بی‌شک این آگهی موضوع خوبی است که با یک فرد با الگوی I مدام راجع به آن صحبت کنید.

    آنها در یک لحظه اتومبیل می‌فروشند، لایحه قانونی را تغییر می‌دهند، در باره استعدادهای خود در ورزش خاصی اغراق می‌کنند، با وزن کم پز می‌دهند و غیره.

    افراد این گروه به شدت بر دیگران تأثیر می گذارند، به نحوی که حتی می‌تواند گلوله‌های برفی را به آدم بفروشند! Iها معمولاً سریع به دیگران اعتماد می‌کنند، به ملاقات کردن افراد جدید اشتیاق نشان می‌دهند و به دنبال تعامل با سایرین و برقراری روابط گسترده با آنها هستند. این افراد معمولاً دوستان زیادی دارند و حتی ممکن است تعداد دوستان آنها در شبکه‌های اجتماعی، بالغ بر چند هزار نفر باشد. افراد این گروه بسیار علاقه‌مندند با افراد مهم و مشهور هم دوست شوند و با آنها عکس یادگاری بگیرند. آنها از کار کردن با دیگران انرژی می‌گیرند و همچنین از میهمانی‌ رفتن‌های مداوم هیچ ابایی نداشته و از آن لذت می‌برند. به عبارتدیگر بهتر است بگوییم، افراد این گروه هر کجا بروند میهمانی‌های خود را آنجا برگزار می‌کنند!

    افراد گروه I به شدت مردم دار بوده و همواره نگرانند دیگران راجع به آنها چه فکری می‌کنند. در واقع مردم همه زندگی آنها هستند. این افراد عاشق تعریف کردن قصه‌های خود، خندیدن و خنداندن دیگران هستند به طوری که وقتی محیط راترک می‌کنند، ناگهان احساس می‌کنید سطح انرژی شما افت می‌کند، زیرا Iهای گرمی بخش، از آن محفل رفته‌اند.

     

     

    برای افرادی با این الگوی شخصیتی و رفتاری تمام لحظات زندگی پر از فرصت‌هایی خوب، جذاب و مهیج است. در واقع آنها کمک می‌کنند که تجربه «برفراز قله‌ها بودن» را تا زمانی که کنارشان هستید داشته باشید، زیرا این افراد همواره دوست دارند در اوج زندگی کنند. افراد این گروه بسیار خوش بین و تأثیر گذار هستند و به طور معمول همه چیز را با شکوه در نظر می‌آورند. آنها به شدت خطرپذیر بوده و برای تحقق رویاهای خود حتی ممکن است به راحتی قوانین و اصول جاری را زیر پا بگذارند.

    افراد گروه I گاهی با بهتر نشان دادن چیزها نسبت به آنچه که هست، شما را تحت تأثیر قرار می‌دهند و از آنجایی که سخنوران خوبی نیز هستند می‌توانند به راحتی شما را متقاعد نمایند. آنها قادرند رخدادهای اطراف را سریع به نفع خودشان برگردانند به نحوی که شما متوجه نمی‌شوید چه اتفاقی افتاده است. در واقع افراد این گروه ساخته‌های خود را بهتر از آنچه که هست نشان می‌دهند و پیشروهای بزرگی برای هر ساختار هستند. Iها هم مانند افراد گروه D اعتماد به نفس بالایی داشته و همواره خود را از محیط اطراف قوی‌تر می‌بینند. از لحاظ ویژگی‌های ظاهری Iها شیک پوش بوده و همواره دوست دارند مرتب و تمیز دیده شوند. آنها به طور معمول سریع، با صدای بلند و پرهیجان صحبت می‌کنند. هیچ الگوی شخصیتی و رفتاری دیگری نمی‌تواند صدا و حرکاتش را به خوبی Iها هدایت کند. این افراد تقریبا از هر چیز شگفت زده شده و هنگام صحبت کردن از حالت‌های چهره و اشارات دست بیش از حد استفاده می‌کنند. آنها لحن و صدای قشنگی دارند و نوع سخن گفتن آنها به نحوی است که می‌تواند توجه همه افراد پیرامون خود را به خود جلب کند.

    افراد گروه I سطح انرژی بالایی داشته، سریع و با شتاب راه می‌روند و اغلب می‌توانند هم زمان با چند نفر صحبت کنند یا چند کار را به انجام برسانند. آنها هر کجا که باشند همیشه محیط حاکم را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند و به محض این که وارد هر محفلی شوند شرایط موجود را عوض کرده، گویی همه چیز جدیت و رسمیت خود را از دست می‌دهد و حال وهوای تازه‌ای می‌گیرد. در واقع آنها در اعماق قلب خود باور دارند زندگی کوتاه‌تر از آن است که به سختی طی شود و معتقدند «اگر نمی‌توانی با کسی که عاشقش هستی باشی، لا اقل عاشق کسی باش که با او هستی!»

    یکی از راه‌های تشخیص افراد گروه I بالا این است که آنها آرام و قرار ندارند و کمتر ممکن است ساعتی را بی‌صدا و آرام در گوشه‌ای نشسته و کاری نکنند یا حداقل اندیشه انجام کاری مهیج را در سر نداشته باشند. آنها عاشق هیجان هستند، تمرکز اصلی انها برآینده است و تمایل دارند زودتر به کار مهیج بعدی برسند.

    Iها تمایل دارند به دیدن جاهای مختلف یا مسافرت‌های دسته‌جمعی بروند. حتی در مسافرت یا زمانی که گروهی از افراد دور هم جمع می‌شوند این افراد آخرین کسانی هستند که شب می‌خوابند و آخرین نفراتی هستند که صبح بیدار می‌شوند. زیرا گمان می‌کنند صبح زود چیزی پیش روی آنها نمی‌گذارد که بخواهند از دست بدهند. برخی مردم دوست دارند یک دوست صمیمی داشته باشند اما Iها اینگونه نیستند. در واقع آنها دامنه دوستی وسیع ولی سطحی دارند. این افراد مردم و فعالیت‌ها را دوست داشته و از هر چیزی که دیگران انجام می‌دهند هیجان زده می‌شوند.

    به یاد دارم وقتی نوجوان بودم دوستی داشتم که همیشه می‌خواست هر کاری را تجربه کند تنها به این دلیل که دیگران هم آن را انجام می‌دهند. گاهی از کارهای او تعجب می‌کردم و می‌پرسیدم «اگر همه در آتش بپرند تو هم باید بپری؟!» و او پاسخ می‌داد «اگر افراد دیگر هم آن را انجام داده‌اند خوب پس من هم حتما می‌توانم!» این منطق غالب گروه I ات. به طور کلی آنها زیاد منطقی نیستند، از این رو شاید کلمه‌ی غیر منطقی توصیف مناسبی برای بیان برخی از رفتارهای آنهاست!

    Iها القا گران خوبی هستند. یعنی برخی چیزها را وادار به اتفاق افتادن می‌کنند. در واقع آنها عامل و مشوقان شروع هر کاری هستند. بسیاری از اوقات افراد I سعی می‌کنند یک پله بالاتر از دیگران بروند. به عبارت دیگر مهم نیست شما چه کار می‌کنید آنها می‌خواهند در آن کار بهتر از شما باشند.

    روزی در ایستگاه تاکسی یک مکالمه جالب بین دو پسربچه به گوشم خورد که من از آن همیشه برای توصیف افراد گروه I در کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی، استفاده می‌کنم. یک سمت ماجرا پسربچه‌ای بود که به عنوان یک کودک با شخصیت I پرجنب و جوش دوست داشت که بالاتر از هر کسی بایستد. او خطاب به دوستش گفت: «من می‌توانم شنا کنم» دوستش پاسخ داد: «این که چیزی نیست. من می‌توانم در عمق‌های خیلی زیاد شنا کنم.» پسر بچه مکث کرد و گفت: «من می‌توانم در آب شیرجه بزنم.» پسر بچه ادامه داد: «من می‌توانم به صورت چرخشی شیرجه بزنم» پسر دیگر اضافه کرد «من می‌توانم از بالاترین سکو به صورت چرخشی شیرجه بزنم.» در این لحظه پسر بچه ناامید شد. زیرا دوستش می‌توانست هر کاری را که او انجام داده، انجام دهد. چند ثانیه سکوت کرد، بعد با چشمانی که از شیطنت برق می‌زد به دوستش گفت: «من قبلا غرق شده‌ام» و دوستش متعجبانه ساکت شد زیرا نمی‌توانست بالاتر از این باشد.

    Iها به طور معمول دوست دارند محبوب و متمایز باشند. اگر معلم مدرسه‌ای به بچه شلوغ گروه I بگوید آرام باش در غیر این صورت کنار اسمت ضربدر خواهی خورد، او خوشحال می شود و با خود می‌اندیشد «چه عالی!» البته خیلی از اوقات هم همین حس متمایز بودن می‌تواند این افراد را به دردسر بیندازد.

    I ها خیال پرداز و طراح هستند. بیشتر اوقات فکر و آرزو می‌کنند یا به ذهنشان اجازه می‌دهند در ماجراجویی‌های هیجان انگیز غرق شود. آنها می‌دانند اتفاق‌های بزرگ زندگی درست در همین گوشه کنار است و اگر افکارشان را عملی نکنند دیگر نمی‌شود آن را مهار کرد. البته ما همیشه به این افراد متذکر می‌شویم که هر چیزی که برق می‌زند طلا نیست! زیرا آنها همواره می‌اندیشند آخرین تمایل و هوسشان چه بوده، سپس در پی آن می‌روند.

    این افراد برای جلب توجه مردم قادرند هر جوری بپوشند، رفتار کنند و عمل نمایند. اصلا یکی از عمده دلایلی که Iها سخنران، بازیگر و کمدین های خوبی به شمار می‌آیند، این است که زندگی برای آنها یک صحنه نمایش است که این افراد در مرکز توجه آن هستند. در واقع اعضای این گروه تمایل دارند بازیگران جذاب و دوست داشتنی نمایش زندگی باشند و حتی نگرانی و ترس بزرگ افراد این گروه هم عدم مقبولیت فردی یا مورد بی‌توجهی قرار گرفتن است.

    افراد گروه I بسیار رک و بی‌پروا هستند و اغلب قبل از فکر کردن سخن می‌گویند. آنها زیاد به نوشتن علاقه نداشته و برعکس افراد وظیفه محور گروه C و D که هر چه را که می‌نویسند، انجام می‌دهند به طور معمول درباره چیزهای مختلف فکر می‌کنند و تنها درباره ان به صحبت می‌پردازند بدون این که، آنها را به انجام برسانند.

    Iها به جمع آوری یادگاری‌ها و یادبودهای دوستان خود یا هر چیزی که برای آنها تداعی‌گر روزهای خوش گذشته باشد علاقه‌مند هستند. حتی در محیط اطراف این افراد شاید دیوارهای مملو از عکس‌های یادگاری و یا اجناس یادبود باشد. Iها رفتار بسیار واضحی دارند و به وفور از توضیحات و توصیفات استفاده می‌کنند. آنها گفته‌هایشان را با تصویر سازی همراه می‌کنند و بهترین گوینده داستان و البته بسیار شوخ هستند.

    Iها کلی نگر بوده و از درگیری با جزئیات بیزارند و هنگام انجام امور ریز و جزئی، دقت لازم را ندارند.

    اگر دوست دارید یک فرد از گروه I را به خود جذب کنید یا تحت تأثیر قرار دهید، تنها کافی است که به آنها، احساسات، هیجانات و خواسته‌های خود کمی بها بدهید. در این صورت برای همیشه شما را دوست خواهند داشت. این افراد هیچ علاقه‌ای به قرار گرفتن در کنار آدم‌های بدبین، جدی، رسمی، کند، چارچوب مدار و یا کسانی که زندگی و اتفاقات آن را سخت می‌گیرند ندارند. بلکه آنها معتقدند زندگی مانند راندن یک قطار سریع السیر می‌باشد. مهیج، سریع، نشاط آور و گذرا. شعار اصلی افراد گروه I این است. «یا همسفرم شو و با من لذت ببر یا این قطار را ترک کن تا من از زیبایی‌های زندگی لذت ببرم».

    در نهایت Iها کسانی هستند که دنیا را مکانی رنگارنگ‌تر می‌سازند. آنها دارای توانایی‌ها و موهبت‌های زیادی هستند. در واقع اگر Iها بیاموزند بر خودشان مسلط باشند، پتانسیل آنها نامحدود است و می‌توانند منبع بزرگی از نعمات و انرژی مثبت برای بسیاری از مردم باشند.

    محققان به این نتیجه رسیده‌اند که بین ۲۵ الی ۳۰ درصد مردم الگوی شخصیتی و رفتاری I دارند.

     

    مثال فردی:

    زمانی که دست به نگارش این کتاب زدیم طی جلسات مختلفی که با تیم نویسندگان برگزار شد، همگی معتقد بودیم مثال‌های ملموس و کاربردی می‌توانند مانند چراغی راهنما در به تصویر کشیدن بهتر مقصودمان به ما کمک کنند. از این رو تصمیم گرفتیم در هر فصل کتاب بخشی بگنجانیم که در آن تجربیات خودمان را طی سال‌های کاری و فعالیت در حوزه DISC با شما در میان بگذاریم. شاید بخشی از مسائل و مشکلاتی که در این قسمت مطرح می‌شود دغدغه‌ی شما نیز باشد و بتواند به حل آن کمک کند.

    در یکی از جلسات مشاوره حضوری مادر و پدری به دفترمان مراجعه کردند که از دست پسرکوچک خود عاصی شده بودند. پسر کوچک آنها ۱۴ ساله بود و با برادر بزرگش که ۱۶ سال سن داشت مدام درگیر بودند. مادر آنها معتقد بود که پسر کوچک آنها برخلاف برادرش، انرژی خیلی زیادی دارد و بسیار جسور و خطرپذیر است. او با کارهایش والدین خود را بیش از پیش نگران کرده بود. مشکل دیگر اینجا بود که پسر کوچک آنها حتی به وسایل شخصی و گاهی حریم خصوصی برادرش هم تجاوز می‌کرد و آنچه بیشتر از هرچیز موجب شگفتی والدینش شده بود، عکس العمل‌های بی‌تفاوت پسر کوچک‌شان نسبت به تنبیه‌هایی بود که برای او در نظر می‌گرفتند. والدین معتقد بودند فرزندشان از آن دو حساب نمی‌برد و این امر آنها را بیشتر آزرده می‌کرد. پس از این که فرزندشان به انجام آزمون رفتاری DISC پرداخت، متوجه شدم آن پسربچه الگوی شخصیتی و رفتاری I بالا دارد. پس از آن، طی جلساتی برای والدین او از خصوصیات افراد این گروه صحبت کردم و توضیح دادم که نوع رفتار آنها و حتی تنبیهاتی که برای وی در نظر می‌گیرند، مطابق الگوی رفتاری او نیست و همین موجب می‌شود او بسیاری از آن موارد را به جای تنبیه نوعی تفریح تلقی کند! در واقع این خیلی مهم است که والدین بدانند با هر دو فرزندشان مطابق الگوی رفتاری خودش برخورد کنند تا نتیجه دلخواه خود را بگیرند. از آنجایی که این فرزند آنها تیپ شخصیتی I داشت و این افراد عاشق صحبت کردن و میهمانی هستند، از والدین او خواستم در صورتی که قصد تنبیه فرزندشان را داشتند، تنها بگویند که او سه روز حق مکالمه با تلفن یا بیرون رفتن با دوستانش را نخواهد داشت. زیرا من می‌دانستم اگر به Iها بگویید نمی‌توانید صحبت کنید گویی آنها را مورد سخت‌ترین مجازات‌ها قرار داده‌اید و این بدترین نوع تنبیه است که این گروه با آن مواجه می‌شوند.

    پس از چند روز وقتی پدر وی را دیدم با خوشحالی تعریف می‌کرد که پسر کوچکش، بعد از دو روز نزد او رفته و از وی خواسته که حاضر است او را تنبیه بدنی کند اما اجازه بدهد با تلفن صحبت کند! آن روز به وضوح می‌دیدم که والدین کودک از این که بالاخره راهی برای تحت کنترل در آوردن فرزندشان یافته بودند چقدر خوشحال و هیجان زده هستند.

     

     

    مدل رفتاری I

    نیاز اولیه گروه I:

    والدین آن کودک طی جلسات بعدی آموختند که تنبیه راه مناسبی برای کنترل فرزندشان نیست و منظور من از آموزش این نوع مجازات تنها یک حرکت ساده بود که آنها به وضوح به معجزه شناخت الگوهای شخصیتی و رفتاری، برای مدیریت رفتارهای نامناسب فرزندشان پی ببرند اما هدف و قصد اصلی ما این است که آنها باید بدانند چگونه از نقاط قوت وی برای بهبود زندگی‌اش بهره ببرند.

    در واقع افراد گروه I باید بتوانند انرژی زیادشان را در راه درست سرمایه گذاری کنند و در این راه اگر با تشویق‌های والدین هم مواجه شوند در مسیر خود پیشرفت چشمگیری خواهند داشت. تفاوت میان انسان‌ها موجب می شود که راه‌های تربیتی متفاوتی هم برای رشد و پرورش آنها لازم باشد، به عنوان مثال اگر همین مجازات را برای یک فرد از گروه D در نظر بگیرید، او تنها با خود می‌اندیشد: «من به تلفن نیازی ندارم! یک روز برای خودم تلفن می‌خرم و آن روز شما به من نخواهید گفت که چکار کنم. روزی پولدار می‌شوم و شما پیش من می‌آیید تا پول قرض بگیرید و من به شما پول قرض خواهم داد!».

    گمان کنم اکنون درک این مطالب که ما چگونه باید فرزندان‌مان را با توجه به الگوهای رفتاری خودش تربیت کنیم برای‌تان ساده‌تر باشد. به طور کلی اگر تمرکزتان را به تشویق و توجه به افراد گروه I معطوف کنید، می‌بینید آنها هر جا دنبال شما خواهند آمد پس سعی کنید نیازهای آنها را بشناسید.

    در واقع نیاز اساسی افراد گروه I عضویت در گروه و داشتن روابط دوستانه زیاد است و البته وجود افرادی که به آنها بها بدهند. حتی زمانی اگر نیاز داشتید توجه آنها را به خود جلب کنید کافی است اسم کوچک آنها را چند بار و با صدای بلند بگویید. این شیرین‌ترین صدایی است که می تواند به گوش افراد گروه I برسد.

    مدل رفتاری I

     

    نقاط قوت :

    افراد گروه I رفتاری بسیار دوستانه، گرم و صمیمی دارند. به طور غریزی با همه افراد ارتباط برقرار می کنند و افراد جدید را در جمع خود می پذیرند. آنها به قدری مفرح، شیرین زبان، تاثیرگذار و خونگرم هستند که بعد از این که پنج دقیقه با این افراد باشید احساسی می کنید گویی در تمام دوران زندگی تان آنها را می شناخته اید. آها دشمنان کمی دارند، زیرا همواره دیگران را خشنود می کنند و دوست دارند همه دوستشان داشته باشند. در واقع آنها اغلب در هر جمعی که هستند جذب کردن دیگران به سوی خودشان را بلدند.

    به خاطر دارم روزی با یکی از دوستان دانشگاهم که از گروه I بالا بود تصمیم گرفتیم به باغ وحش برویم. در بین راه در رستورانی مشغول خوردن نهار شدیم که متوجه شدم او کمی قند در جیبش ریخت ، وقتی علت این کار را از او پرسیدم او فقط پاسخ داد « خواهی دید» وقتی به باغ وحش رسیدیم همه جا قدم زدیم و حیوانات مختلف را مشاهده کردیم تا سرانجام به محل نگهداری فیل ها رسیدیم. مردم دست های خود را داخل محفظه برده و به فیل ها بادام زمینی می دادند. فیل ها هم خرطوم های بلندشان را جلو می آوردند و بادام زمینی ها را از دست آنها می گرفتند که متوجه شدم دوستم قندها را در دست گرفت و گفت «حالا نگاه کن »، ناگهان فیلی به سمت ما آمد و اگر آن تورهای سیمی از ما محافظت نمی کرد فیل خیلی زود ما را له می کرد. ما مرکز توجه شده بودیم و همه می خواستند بدانند چگونه آن قدر فیل ها را به خود جذب کردیم. دوستم روش خود را برای آنها توضیح داد – البته زمانی که ما دیگر قندهای مان تمام شد! – وقتی به خانه بر می گشتیم او درس قشنگی به من داد « هرگز آن چیزی را که امروز دیدی فراموش نکن، همیشه یادت باشد در زندگی گاهی از یک حبه قند خیلی بیشتر از بادام زمینی می توانی سود ببری ». این یک حقیقت است که افراد گروه I خیلی خوب درک می کنند.

    از دیگر نقاط قوت گروه I این است که آنها شوخ و در اصطلاح مجلس گرم کن بوده و دوست دارند در هر مجلسی بدرخشند. همچنین آنها بسیار دلسوز و خوش طینت هستند و اغلب اعمال انها بر خواسته از این تفکر است که با دیگران طوری رفتار کنید که دلتان می خواهد با شما رفتار کنند. آنها قلب بزرگی دارند و انسان ها را بسیار دوست دارند. این افراد کینه ای و مقابله گر نیستند و انسان هایی بخشنده، خیرخواه و مهربان می باشند. افراد این گروه برای خانواده و دوستانشان وقت زیادی می گذارند و در اصطلاح انسان های با معرفتی هستند. تیپ Iها انرژی بی پایانی دارند، آنها اغلب محیطهای شلوغ را به فضاهای ساکت ترجیح می دهند.

    به خاطر دارم روزی در اینترنت در جستجوی مقاله ای بودم که اسم یک کتاب توجه مرا به خود جلب کرد «چرا در اوقات فراغت احساس گناه می کنم؟» با خودم فکر کردم این کتاب قطعا باید توسط یک فرد تیپ I نوشته شده باشد.

    افراد گروه I هرکجا باشند تمام محیط را تحت تاثیر خود قرار می دهند و انرژی، شوق و هیجان وصف ناپذیری را به افراد تزریق می کنند. هنگامی که یک روز سخت و پر تنش را پشت سر گذاشته اید آنها نخستین کسانی هستند که به استقبال شما می آیند و با شور و شوق خود فضایتان را شاد و مهیج می کنند. اما هنگامی که خودشان روز بدی داشته باشند دچار سکوتی می شوند که همه را ازار می دهد. در این زمان کافی است کمی به ایشان توجه کنید در این حالت در اوج ناباوری خواهید دید حسی آنها در زمان کمی نسبت به گذشته بهتر می شود.

    افراد گروه I به خوبی به موارد غیر منتظره پاسخ می دهند و قدرت خطرپذیری بالایی دارند، بنابراین آنان مدیران بحران خوبی بوده و به حوادث، سریع عکس العمل نشان می دهند. آنها نیز مانند افراد گروه D جزء اولین نفراتی هستند که به دل حوادث می روند.

    دیگر این که Iها قدرت بیان بالایی داشته و نظرات خود را با صراحت و شیوایی بیان می کنند. بنابراین به راحتی دیگران را متقاعد می نمایند. آنها حتی قادرند فضایی را که مطلوب آنها نیست کاملا به سمت خودشان هدایت کنند به نحوی که شما حتی متوجه نشوید چه اتفاقی افتاده است. در واقع برای این کار آنها گاهی از دایره وسیع اطلاعات خود نیز کمک می گیرند. زیرا این افراد هرچند کم و سطحی ولی اغلب راجع به هر موضوعی اطلاعات دارند و به شما درباره هر موضوعی یک دیدگاه و نقطه نظر می دهند.

    و در نهایت افراد گروه Iطبع زیبا دوستی و سازگاری دارند. به علت طبیعت برونگرا و هیجانی این افراد، آنها اغلب از هر چیز لذت برده و شگفت زده می شوند.

    آنها رویاهای بزرگ در سر می پرورانند و از چالش پرهیز می کنند، در واقع افراد این گروه اغلب از قدرت نفوذ و محبوبیت خود برای تاثیرگذاری بر دیگران استفاده می کنند.

     

    مدل رفتاری I

     

    نقاط قابل بهبود :

    همان گونه که در تیپ شخصیتی D اشاره کردیم نقاط ضعف هم مانند نقاط قوت می توانند تقویت شوند. از این رو ما همچنان آنها را نقاط قابل بهبود می نامیم.

    افراد گروه I سخنوران بسیار خوبی بوده و زیاد صحبت می کنند، اما اغلب شنوندگان خوبی نیستند. آنها قادرند صدای دیگران را در گلو خاموش کنند، البته زمانی هم که آنها گوش به کسی می سپارند از صمیم قلب به او توجه می کنند.

    I ها به طور معمول زندگی را زیاد سخت طور که سرجای شان نشسته اند پرواز کنند! از این رو گاهی بی ثبات به نظر می رسند. علی رغم این که داشتن روحی سبک بار در زندگی خوب است، اما همیشه هم نتیجه خوبی به بار نمی آورد. گاهی لازم است انسان بعضی چیزها را سخت بگیرد تا در آینده زندگی برایش ساده تر شود. اما این تنها یک روی سکه است.

    از طرفی وقتی افراد گروه I تحت فشار قرار می گیرند یا کنترل شان را از دست می دهند، معمولا عکس العمل های شدیدی از خود بروز می دهند. آنها به طور طبیعی واکنشی شدیدتر از حد معمول از خود بروز می دهند.

    افراد گروه I اغلب بی ثبات و بی نظم به نظر می رسند. آنها در انتخاب اهدافشان بسیار متغیر هستند و از اعمال این تغییرات بسیار لذت می برند. هنگامی که آنها مطلب پزشکی را ترک می کنند با خود می اندیشند «من دوست داشتم پرشک می شدم. » وقتی از یک مغازه شیک خارج می شوند با خود می گویند «دوست داشتم یک فروشنده باشم» و هنگامی که به تماشای مسابقه فوتبال می روند فکر می کنند «دوست داشتم یک قهرمان فوتبال می شدم » گویی روح آنها آرام و قرار ندارد و همیشه برای آنها مرغ همسایه غاز است. حتی آنها ممکن است تغییرات زیادی را برای جستجوی شغل های مناسب یا محیط ایده آل بپذیرند. هیچ اشکالی در تغییر شغل و درگیر شدن با امور مختلف وجود ندارد و مسلما هیچ اشکالی هم در تمایل به بهتر شدن آدم ها نیست، اما هنگامی که از شغلی به شغل دیگر می روید و در جستجوی آرامش و خوشبختی هستید به ندرت آن را خواهید یافت. علاوه بر این I ها دوست دارند از بالاترین نقطه شروع کنند و عناوین و جایگاه های بزرگ را به دست آورند.

    افراد I استعداد زیادی در بزرگنمایی و اغراق کردن دارند.آخرین کتابی که آنها خوانده اند، همیشه بهترین کتابی است که می توانید بخوانید. آخرین فیلمی که دیده اند به طور قطع جذاب ترین فیلم موجود و آخرین رستورانی که رفته اند بهترین رستوران آن منطقه است. به طور کلی این افراد معمولا عاشق به نمایش گذاشتن خود هستند.

    تیپ I گاهی می تواند بسیار از خود راضی به نظر برسد زیرا آنها زیاد از خود تعریف می کنند و برای جلب توجه دست به هر کاری می زنند. همچنین این افراد خواستار یک زندگی خود محور هستند. به عبارت دیگر آنها به آسانی هر چیزی را حول محور خود می گردانند. زمانی که برنامه ریزی می کنند اول همه چیز را از نقطه نظر خودشان نگاه کرده، اگر آن را دوست داشته باشند، مطمئن می شوند دیگران هم آن را دوست دارند.

    از آنجا که یک فرد گروه I می خواهد محبوب باشد، گاهی به خودش اجازه می دهد تصمیمات غیر منطقی اتخاذ کند تا نظر دیگران را جلب نماید. پس بهتر است این افراد مدام در گفتگوی درونی خویش ، خود را از رفتارهای ضعیف و قرار گرفتن در مسیرهای اشتباه برحذر کنند «می دانم می خواهم مردم مرا دوست بدارند اما آنچه آنان از من می خواهند غیرمنطقی و غیراخلاقی است. درنتیجه من نباید این کار را انجام دهم. ممکن است این گونه من برخی از دوستانم را از دست بدهم و این دردناک است ولی حداقل می توانم درستی خودم را حفظ کنم».

    همان طور که گفتیم گروه I بیش از هر تیپ شخصیتی و رفتاری دیگر استعداد بالقوه دارد ولی متاسفانه به دنبال ان نمی رود. اما اگر او بتواند یک کار را طرح ریزی کند و روش انجامش را تدوین نماید و مردم اطراف هم به کار او اهمیت دهند ، بی شک موفقیت بی شماری کسب خواهد کرد. برای I ها نشستن در یک جا و کامل کردن یک پروژه کاری بسیار دشوار است.

    یکی دیگر از نقاط قابل بهبود I ها عدم برنامه ریزی آنها قبل از تصمیم گرفتن است. آنها به طور معمول بدون چک کردن برنامه های قبلی خود به دیگران پاسخ مثبت می دهند. در واقع این افراد لازم است بیاموزند که بگویند «اجازه بده تقویم و برنامه های کاریم را چک کنم بعد به تو خبر می دهم». همچنین افراد گروه I بیش از آنچه توانش را دارند، مسوولیت به عهده می گیرند و افرادی که از آنها انتظار زیادی دارند را مایوس می کنند.

    I ها به این که دیگران در هر لحظه راجع به آنان چه فکری می کنند خیلی اهمیت می دهند. این افراد خیال پرداز هستند و رویاهای بزرگ و مهیج زیادی را در سر می پرورانند و همچنین همواره به دنبال تمایلات خود می روند، از این رو گاهی زیاد منطقی عمل نکرده و دست به کارهای پرخطر می زنند. افراد این گروه اصولا رک و بی پروا هستند و قبل از فکر کردن سخن گفته با عمل می کنند و این ممکن است گاهی مخاطب را برنجاند با آنها را به دردسر اندازد.

    این امری غیرعادی نیست که یک فرد گروه I احساساتش را بروز دهد. اشک های آنها بهترین دوستانشان هستند، اما متاسفانه افراد این گروه گاهی از آنها در راستای منافعشان استفاده می کنند.

    افرادی با این الگوی شخصیتی و رفتاری به وفور در حرف های آنها از توصیفات استفاده می نمایند و گفته های خود را با تصویر سازی همراه می کنند که این ممکن است حوصله مخاطب – به خصوص اگر مخاطب آنها یک فرد از گروه D باشد – را سر ببرد.  Iها به طور معمول خیلی شجاع نیستند. گرچه در ظاهر از خطر کردن لذت می برند – که البته بیشتر به دنبال کسب هیجان هستند – اما در باطن آنها قدرت افراد گروه D را در خطر کردن ندارند و مدام از خود می پرسند «اگر آن گونه که باید باشد نشود چه؟». افراد این گروه به طور معمول نشان می دهند درباره آنچه در اطرافشان می گذرد علم و آگاهی کامل دارند ولی گاهی اعتماد به نفس آنها از توانایی هایشان بیشتر است.

    افراد I اصولا علاقه ای به درگیر شدن با جزئیات ندارند بنابراین خیلی انسان های دقیق و ظریفی نیستند ولی آنها ترجیح می دهند هر کاری را به عنوان اولین نفر و با کمترین زمان تحویل دهند تا این که با گذاشتن زمان بیشتر کار کامل تر و دقیق تری ارائه دهند و به همین دلیل اغلب هم جزییات مسائل را فراموش می کنند.

     Iها عمدتا ساده و زود باور هستند. آنها دمدمی مزاج بوده و هر لحظه به دنبال امیال آنی خود می روند و اگر شرایط بر وفق مرادشان نباشد تبدیل به فردی تکانشی و بهانه گیر می شوند.

    در نهایت این که همه راز های دل خود را به یک فرد گروه I بالا نگویید زیرا آنها دوست دارند راز تو را بشنوند اما زمانی که صحبت کردن آنها گل بیاندازد، برای خود بسیار سخت تر از دیگران است که مقاومت کرده و آن را پیش خود نگه دارند.

     

    مدل رفتاری I

     

    I در خانواده :

    اگر شما در میان افراد خانواده خود فردی از گروه I دارید قطعا زندگی پرفراز و نشیبی را تجربه می کنید. اغلب در کنار این افراد ساعت ها خوشی و خرم است و احساس شما خوب خواهد بود. آنها دامنه ارتباطی وسیعی دارند و انسان های زیادی را می شناسند. فرزندان یا حتی والدین این گروه مهیج و پر جنب و جوش هستند. آنها آخرین کسانی هستند که می خوابند و اخرین کسانی هستند که بیدار می شوند. در خانواده ای که والدین آنها از گروه I باشند همیشه میهمانی های مختلف پابرجاست. آنها همیشه در تدارک یک جشن ، مسافرت یا برنامه ی تفریحی برای آخر هفته هستند. به طور کلی گاهی I ها به قدری درگیر میهمانی های مختلف می شوند که فراموش می کنند زمانی را برای خلوت و تنهایی با سایر اعضای خانواده خود اختصاص دهند. اما در صورتی که فقط فرزند خانواده این تیپ شخصیتی را داشته باشد والدین دچار مشکل می شوند.

    یک بار با خانواده ای که دختر بسیار فعالی داشت مشاوره داشتم. والدین او نمی توانستند درک کنند چرا او همیشه تمایل دارد با دوستانش بیرون رود. او هم نمی توانست درک کند چرا خانواده او انتظار دارند او همیشه درخانه مانده و مطالعه کند.

    زمانی که پروفایل شخصیتی هر سه نفر آنها (پدر، دختر و مادر) را مشاهده کردم متوجه شدم، والدین او هر دو گروه C بالا بودند ( جزئیات بیشتر گروه C در فصل پنج خواهد آمد) ولی دختر آنها I بالا بود. وقتی مشخصات افراد با تیپ شخصیتی I بالا را برای آنها شرح دادم ، شما باید چهره دخترشان را مشاهده می کردید که با هیجانی وصف ناپذیر می گفت «بالاخره کسی واقعا مرا درک کرد!» طی چند جلسه آینده برای او شرح دادم که چگونه باید خودش و پتانسیل نامحدودی که مدام در گوشش زمزمه می کند را مدیریت کند. البته بسیاری از این رفتن ها و انجام دادن ها، اگر به بلوغ برسد و توسط فرد مدیریت شود بسیار هم خوب است. همچنین خانواده او نیز آموزش دیدند که چگونه باید راحت تر برخورد کنند و بیاموزند برای خودشان سرگرمی ایجاد کنند. وقتی هر سه آنها با هم به تعامل رسیده بودند، حسی بسیار خوبی را تجربه نمودند. زیرا اکنون درک بالایی نسبت به رفتارهای یکدیگر داشتند.

    اگر همسر شما از گروه I بالاست زیاد بابت این که ببینید او هر روز صبح قبل از رفتن به محل کار زمان زیادی را می گذارد تا به خودش و ظاهرش برسد یا این که بارها و بارها خودش را در آینه برانداز می کند، حساس نباشید. شما باید عادت کنید که او پول زیادی را صرف خرید لباس ، عطر یا ساعت های گران قیمت می کند و این بخش جدایی ناپذیری از طبیعت فردی اوست. انها خرید را دوست دارند و هنگام خرید اغلب به قیمت ها توجهی نمی کنند. در واقع این افراد جذب رنگ و البته بازاریابی فروشنده می شوند و هرچه را که دوست داشته باشند ، می خرند.

    کودکان گروه I از همان خردسالی بازیگران قهاری برای جلب توجه هستند. این افراد شما را با روش های افسونگرانه تحت تاثیر قرار می دهند و بدون این که متوجه شوید شما را متقاعد می کنند که به خواسته های آنها احترام بگذارید. آنها به قدری پر سر و صدا و البته شیرین زبان هستند که کافی است چند روز در خانه نباشند خانه شما کاملا سوت و کور خواهد بود. این بازیگران کوچک حتی به راحتی می توانند از اشک های دروغین برای رسیدن به منافعشان استفاده کنند. البته ما همیشه توصیه می کنیم که والدین از همان کودکی ، به آنان ارزش صداقت و درستی را آموزش دهند. اگر I ها بیاموزند صادق باشند در آینده رهبران و تسهیل کنندگان بزرگی می شوند.

    اگر همسر یا والدین شما دارای تیپ شخصیتی I باشند، شاید تاکنون در صحبت و مذاکره با آنها با مشکل مواجه شده باشید. زیرا علی رغم این که این افراد به صحبت کردن بسیار علاقه مندند ولی زیاد تمایل به شنیدن حرف های مخاطب ندارند. شما هم بهتر است سعی نکنید وسط حرف این افراد بپرید. بلکه صبورانه منتظر باشید و گوش دهید تا وقتی که خود آنها بالاخره مجال سخن گفتن دهند. هر چند این امر ممکن است به این زودی ها اتفاق نیافتد، ولی از آنها بخواهید زمانی که حرفشان تمام شد به شما اجازه دهند چیزی بگویید. سرانجام زمانی که آنها صبوری شما را در شنیدن حرف هایشان ببینند به خود می آیند و در این زمان شما فرصت خواهید داشت تا افکارتان را با این افراد به اشتراک بگذارید. درست است شاید آنها زیاد دقیقی به سخنان تان گوش ندهند، اما این کار حداقل آنان را آرام کرده و مجبور به تفکر می کند و متوجه می شوند شما چقدر سعی می کنید با آنها ارتباط برقرار کنید.

    یکی از بزرگترین دغدغه هایی که والدین فرزندان گروه I با آن مواجه هستند، دوران تحصیل آنها است. Iها هرگز دوست ندارند یک ساعت یک جا بنشینند و مطالعه کنند. حتی نوشتن تکالیف هم برای این افراد دشوار است. شاید بتوانند خودشان را مجبور کنند که این کار را انجام دهند اما فقط در یک زمان کوتاه قادر به انجامش خواهند بود. حتی اگر از کودکان گروه I بپرسید، بیشتر آنها اعتراف خواهند کرد که برای یادگیری به مدرسه نمی روند بلکه می روند تا دوستان خود را ببینند. البته لازم است والدین آنها به نحوی این افراد را آموزش دهند که انگیزه داشته باشند مطالعه کنند. برای کسب نتیجه مطلوب بهتر است روش های یادگیری آنها را بشناسید و از آن استفاده کنید.

    به طور معمول کودکان این گروه اگر در شرایطی قرار گیرند که با ارائه دهنده درسی ارتباط دوستانه برقرار کنند، انگیزه بیشتری برای درس خواندن خواهند داشت. یا مثلا در صورتی که گروهی درس بخوانند یا از طریق اجرای نمایش یا بازی های مهیج به یادگیری بپردازند نتیجه خیلی بهتری می گیرند. البته ما توصیه می کنیم این افراد را درک کنید و به آنها بگویید که «می دانید چه احساسی دارند و درک می کنید که او واقعا دوست ندارد یک جا نشسته و ساعت ها درس بخواند در حالی که دوستانش در حال تفریح هستند». به او یادآوری کنید که شخصیت او می گوید «برو تفریح کن » اما مسوولیت او در زندگی می گوید « بنشین و درس بخوان » پس به فرزندتان متذکر شوید که این گرایش او عاقلانه نیست و او می تواند خویش را مهار کرده و با شناخت بهتر روی خودش کار کند. در واقع فرزندان گروه I باید بیاموزند که خود را سازماندهی کرده و ویژگی های فردی خود را بشناسند و آنها را هماهنگ کنند نه این که مقابل خود بایستند. اگر او یاد بگیرد که با خودش دوست باشد زندگی بهتری دارد و از آن لذت می برد. ما معتقدیم پس از درک دیدگاه های اشخاص با تیپ شخصیتی I بهتر می توان برای صحبت با آنها مجهز شد. افراد این گروه با روابط دوستانه جذب می شوند و در آغوش گرفته شدن و بوسه را دوست دارند و والدین باید از این ویژگی فرزندانشان استفاده کنند و خود را با روش های دوستانه به آنها نزدیک کرده و بر آنان تاثیر بگذارند. زمانی که شما به این افراد می گویید که می دانید چه احساسی دارند به راحتی شگفت زده می شوند و زمانی که به آنها نزدیک می شوید، توجه شان را به خود جلب خواهید کرد. پس در دل ، آرامش می یابند که شما درک شان می کنید و می دانید دارند چه کاری انجام می دهند و همین موجب می شود بیشتر تحت تاثیر شما قرار بگیرند.

    در واقع Iها بهترین پاسخ را به والدینی می دهند که بی طرف بوده و برای آنها مانند یک دوست باشند در این صورت شما می توانید هر آن چه را که می خواهید بدون از بین بردن روحیه شادشان به این افراد آموزش دهید.افراد گروه I اغلب زیرک بوده و برای رسیدن به خواسته های خود دست به کارهای عجیب و مهیج می زنند.

    به خاطر دارم سال ها پیش دوستی داشتم که به تازگی نامزد کرده بود و برای جذب او همیشه اقدامات جالبی انجام می داد. وی یک تیپ شخصیتی I بالا داشت. یکی از کارهای جالبش این بود که به طور معمول آخر هفته ها سه کارت به نامزدش می داد تا برنامه آخرهفته را از میان آنها انتخاب کند. کارت یک چنین بود: خوردن پیتزا و پس از آن رفتن به شهر بازی، کارت دو: غذای ایتالیایی و پس از آن رفتن به سینما و کارت سه نوشته بود: خوردن میگو و خرید سرویس طلا! شاید شما هم مانند همه فکر کنید قطعا نامزد او شماره ۳ را انتخاب می کند اما فراموش نکنید افراد I هوش خوبی دارند. او می دانست که نامزدش به میگو حساسیت دارد و هرگز نمی تواند میگو بخورد! همیشه در نظر ما شگفت انگیز بود که او چنین فکر و تمهیداتی را برای دوران نامزدیش در نظر می گرفت. اما زمانی که آنها ازدواج کردند و به خانه خود رفتند دیگر از این کارت ها خبری نبود.

    به یاد داشته باشید گروه آدوست دارند تفریحات زیادی داشته باشند و غالبا هم می توانند بیشتر افراد را در جهت رسیدن به خواسته های خود به شکل مستقیم یا غیر مستقیم قانع کنند اما بعد از این که به خواسته خود رسیدند ممکن است این تفریحات ناپدید شود.

     Iها تشنه هیجان هستند از این رو برخی از والدین ممکن است ، مجبور شوند این هیجان را وارد زندگیشان کنند و این برای یک فرزند گروه I حیاتی است. این فرزندان به فعالیت های گروهی علاقه مند بوده و دوست ندارند تنها بازی کنند. آنان دوستان زیادی دارند و بودن با تعداد زیادی از افراد به آنها انگیزه می دهد.

    هرچه بیشتر بهتر!

    والدینی که نمی توانند با سر و صدا کنار بیایند اغلب از دعوت کردن دوستان فرزندان خود به خانه خودداری می کنند. اما توصیه ما این است که بهتر است با این ویژگی فرزندان خود کنار بیایند و سعی کنند راه های بازی کردنی بیابند که سر و صدای کمتری داشته باشد. مثلا یک فیلم مهیج بگذارید یا آنها را تشویق کنید یک بازی ابداع کنند. وانمود کنید شما یک مامور هستید که شنیده اید آنها چه استعدادهایی دارند. سپس بخواهید که کودک تان با دوستانش بنویسند، کارگردانی کنند و نمایش خود را برای شما اجرا نمایند. حتی اگر یک دوربین فیلمبرداری دارید اجرای آنها را ضبط کرده و سپس با هم تماشا نمایید. این کار برای مدتی آنها را سرگرم می کند و همچنین به آنها فرصت ایفای نقش و یادگیری می دهد. در واقع والدین این کودکان باید بپذیرند که انها به معاشرت بیشتری نسبت به سایر کودکان نیاز دارند و این به سود آنها است که به فعالیت های

    گروهی تشویق شوند، به عنوان مثال فرزندتان را در برنامه های گروهی یک فرد آموزش دیده ، نام نویسی کنید. زیرا این عمل هم برای فرزند هم برای والدین خوب است.

    افراد گروه I به خصوص کـودکان این گروه اغلـمب توسط آرزوهای قوی خود کنترل می شوند تا روی دیگران تاثیر بگذارند. آنها علاقه مندند خودشان را مطرح کنند و پیوسته به تعریف و تایید نیاز دارند، از این رو با تشویق شدن به راحتی اوج می گیرند. تنها کافی است تلاش کنید راه برقراری ارتباط با  Iها را دریابید. اگر توانایی های آنها را درک کنید می توانید با تحسین کردن ، بیش از چند برابر توانشان را به کارگیرید. درباره این افراد در جمع صحبت کنید به صورت تلفنی یا حضوری به یک دوست یا اقوام خود درباره میزان خوشحالی بودن از موفقیت فرزند I خود سخن بگویید و این گونه برق اشتیاق را در چشمان او نظاره گر شوید. در واقع همه فرزندان لایق تشویق و ستایش اند اما Iها بر اساس این تشویق ها بسیار شکوفا می شوند.

    در صورتی که از Iها ایرادی بگیرید این افراد معمولا کار خود را رها می کنند زیرا با خود می اندیشند «شما که مرا دوست ندارید چرا باید تلاش کنم؟» اما زمانی که مورد تشویق قرار گیرند می پذیرند که شما آنها و توانایی هایش را باوردارید. دراین زمان حاضرند دست به هر کاری بزنند تا نشان دهند چقدر درباره انها درست فکر کرده اید.

    افراد گروه آخوش بین هستند و همواره حس خوبی دارند. آنها اغلب هیچ چیز را سخت و جدی نمی گیرند و زیاد پیش می آید که بدون فکر دست به اقدام خاصی بزنند. حتی زمانی که سرشان شلوغ است بعید نیست در یک زمان با سه نفر مختلف در سه مکان متفاوت قرار ملاقات تنظیم کنند، زیرا این افراد علاقه ای به چک کردن تقویم یا نوشتن برنامه های کاری و جلسات مختلف و یا به اجرا در آوردن برنامه هایشان ندارند.

    از آن جایی که افراد گروه I بلند پرواز بوده، قدرت خطر پذیری بالایی داشته و حاضرند برای کسب رضایت مردم دست به هر کاری بزنند ، ممکن است سعی در تجربه کردن هر موقعیتی داشته باشند. از این رو به خصوص در سنین نوجوانی نیاز به کنترل و هدایت غیر مستقیم بیشتری دارند. در این سنین لازم است به ایشان بیاموزید که هرچه برق می زند، طلا نیست و هر ماجرای هیجان انگیزی ارزش تجربه کردن را ندارد، در این موارد آنها به طور معمول منطقی نیستند و بیشتر احساساتی عمل می کنند. آنچه که آنها به دنبالش هستند این است که نشان دهند انسان های تاثیرگذاری بوده و با دیگران متفاوتند. در واقع این افراد خواستار توجه بیشتری هستند، پس اگر این توجه را از طریق تشویق شدن در مهارت ها و استعدادهای خود بیابند ، دیگر تمایل به تجربه کردن هر موقعیت نامناسبی برای ابراز خود نیستند.

    I ها بسیار خانواده دوست و احساساتی هستند. آنها به تمایلات دیگران حساس بوده و دوست دارند همه شاد باشند و از زندگی لذت ببرند. این افراد ترجیح می دهند در کنار خانواده خود زندگی شیرینی را تجربه کنند. در واقع اگر شما شریک لحظات انها شوید و اجازه دهید شادی ها و هیجانات خود را با شما به اشتراک بگذارند، بسیار احساس خوشبختی می کنند. زمانی که احساس کردید یک فرد گروه I تحت فشار است اجازه دهید با شما سخن بگوید، آنها نیاز دارند برای رسیدن به آرامش خودشان را بیان کنند. به این افراد فرصتی دهید که راجع به خودشان ، حالشان و شرایط ناخوشایند خود صحبت کرده تا بتوانید موقعیت آنها را مدیریت و هدایت کنید.

    فرزندان گروه I در محیطی دوستانه و آزاد از قوانین و مقررات رشد می کنند. آنها را در فضاهایی که با چارچوب های سخت و محکم احاطه شده است قرار ندهید. اگر از Iها بخواهید بدون هیچ پرسش یا ابزار احساساتی از شما اطاعت کنند به قطع هم آنها را آزرده اید هم خودتان در نهایت ناامید خواهید شد. بنابراین بهتر است قوانین و چارچوب های خود را در قالبی دوستانه و در مذاکراتی گرم و عاری از تنش و تهدید با آنها در میان بگذارید. حتی گاهی اجازه دهید این افراد خودشان قوانین انضباطی خود را تعیین کنند. در این صورت در کمال ناباوری می بینید که آنها بیش از شما به خودشان سخت می گیرند. والدین با الگوی شخصیتی و رفتاری I اصولا فرزندان خود را در فضایی قرار می دهند که توانایی های خود را بشناسند. Iها برای خطر کردن به فرزندان خود پاداش می دهند و آنها را شجاع و مبارز تربیت می کنند. اگر شما تیپ شخصیتی S یا C داشته باشید – در فصل های چهار و پنج درباره این دو گروه توضیح داده خواهد شد – به قطع از این همه انعطاف پذیری افراد گروه Iخسته خواهید شد. زیرا آنها دمدمی مزاج بوده و سریع می توانند به رنگ آدم های محیط اطرافشان در آیند.

    در نهایت این که Iها مانند رنگ هایی هستند که به زندگی شما روح می بخشبند و بدون آنها محیط خانه سرد و خاموش خواهد بود. پس بهتر است که آنها را همانگونه که هستند دوست داشته و از بودن در کنارشان لذت ببرید.

     

    مدل رفتاری I

     

    I در محیط کار :

    افراد گروه I مدیرانی تاثیرگذار، محرک و الهام بخش هستند که به تیم خود انگیزه داده و آنها را به حرکت وا می دارند. این افراد خلاقانه به حل مشکلات پرداخته و به علت اعتماد به نفسی بالا و توانایی های زیاد در متقاعد کردن دیگران ، اغلب در نقش رهبرانی ظاهر می شوند که تا درجات عالی پیش می روند. حتی اگر آنها رهبر یک گروه هم نباشند، توانایی و میزان مشارکت فعالی این افراد به حدی است که گاهی سخت است تشخیص دهید چه کسی دیگران را رهبری می کند.

    افراد این گروه برای انجام کارهایی که نیاز به ارائه یا سخنرانی ، معرفی محصول یا برگزاری جلسات متعدد دارد، گزینه های بسیار مناسبی هستند زیرا I ها سخنرانان بسیار قابلی بوده و توانایی زیادی در متقاعد کردن دیگران دارند. افراد این گروه صراحت و شیوایی کلام بی نظیری دارند و نظرات و پیشنهادات خود را به خوبی ارائه می دهند. آنها اغلب برندگان مذاکرات مهم در جلسات تصمیم گیری به خصوص در حال تعارضات خواهند بود.

    اگر می خواهید کاری این افراد افزایش یابد ، کافی است به آنها آزادی عمل داده و جایگاه خوبی به آنها اختصاص دهید. زیرا آنها از پذیرفتن مشاغل نامعتبر و وظایف کوچک بیزارند و به عناوین و جایگاه کاری خود بسیار اهمیت می دهند.

    همانند افراد گروه D، با قرار گرفتن افراد این گروه در اموری ثابت، روزمره، تکراری و بی هیجان، بازدهی کار آنها تا حد زیادی کاهش می یابد. در واقع نه تنها این افراد از انجام این کارها احساسی رضایت نمی کنند بلکه از عهده انجام این گونه وظایف هم به خوبی برنخواهند آمد. زیرا Iها آرام و قرار ندارند و خواستار محیطی پرجنب و جوش هستند. ما همیشه در کلاس ها و کارگاه های آموزشی خود توصیه می کنیم افراد با این تیپ شخصیتی را در جایگاه هایی قرار دهند که نیاز به برقراری ارتباط در آن حداکثر باشد و یا محل کار این افراد در مکان های شلوغ و پر رفت و آمد تعبیه شود، همچنین آنها را مورد تشویق و تمجید قرار دهید ، در این هنگام مشاهده کنید عملکرد آنها تا چه حد بهبود خواهد یافت.

    به خاطر دارم در یکی از شرکت های تولیدی زمانی که نتایج آزمون های پرسنل را بررسی می کردیم ، پرونده یکی از افراد برایم بسیار جالب بود. آقایی حدود ۴۰ ساله که تیپ شخصیتی I بالا داشت و آن چه بیشتر توجه مرا جلب می کرد جایگاه شغلی بود که در آن سازمان برای وی در نظر گرفته شده بود «مسوول بایگانی!» و اتاق کاری که آخرین اتاق در انتهای راهرو بود و وی مجبور بود تمام طول روز را تنها در آن فضای خلوت به انجام وظایفش بپردازد. تناقضی میان تیپ شخصیتی و کار محوله او ما را کنجکاو کرد بیشتر درباره وی پرس و جو کنیم. تقریبا بیشتر مدیران و همکاران در مراجعاتی که با آنها مذاکره کردم از نحوه کارکردش ناراضی بودند. خطاهای بالای کاری ، رفتارهای تند و عصبی و انگیزه پایین، کلماتی بود که اکثر افراد وی را با آن توصیف می کردند. وقتی درباره نتیجه کار مطمئن شدم در جلسه ای موضوع را با مدیران مرتبط مطرح کرده و درباره تیپ شخصیتی و عدم انطباق وی با امور محوله توضیح دادم. در واقع آن فرد به خودی خود بد نبود اما جایگاهی که او در آن قرار داشت او را فردی ناکارآمد و غیر موثر ساخته بود. افراد گروه I جزئی نگر نبوده و خواهان ارتباطات مداوم هستند پس چگونه باید انتظار داشته باشیم از عهده چنین مسوولیتی برآیند. مسلما با قرارگیری آنها در یک اتاق کاری تنها و انجام یک شغل تکراری و بی هیجان وی تبدیل به فردی عصبی ، بی حوصله و بی انگیزه می شود. به پیشنهاد تیم ارزیابی تا مدتی وی به بخش بازاریابی و فروش منتقل شد و در زمانی کوتاه نتایج بی باور نکردنی کسب کرد. آن مرد در همان زمان اندک در حوزه کاری اش به خوبی درخشید و یکی از بالاترین راندمان های کاری را در میان سایر همکاران خود در شرکت بدست آورد. در واقع آن چه اتفاق افتاد این بود که او در جایگاهی که با تیپ شخصیتی و رفتاری اش منطبق بود قرار گرفت.

    یک ویژگی دیگر این که، اگر همکار گروه I دارید باید بدان توجه کنید، بسیاری از اوقات آنها هر کاری می کنند تا یک پله بالاتر از شما قرار گیرند. اصلا مهم نیست چه می کنید. آنها همه تلاش خود را خواهند کرد که در آن کار بهتر از شما باشند و توجه مدیران و سایر اعضا را به خود جلب کنند. البته توصیه می کنیم مدیران هم زیاد به این بازی دل نبندند زیرا I ها فقط تا زمانی این کار را انجام می دهند که خودشان را مطرح نمایند، اما زمانی که از این بابت مطمئن شدند دیگر همه چیز هیجانش را از دست داده و آنها کنار می کشند.

    I ها اصولا نیروهای کاری سازگاری هستند و در شرایط بحرانی به خوبی عمل می کنند. همچنین باید توجه کنید هنگام تحلیل اطلاعات اگر در کار آنها وقفه زمانی کوتاهی هم بیفتد، این افراد تمرکز خود را از دست می دهند و ممکن است برخی از جزییات کار را فراموش نمایند. I ها علاقه ای به نوشتن گزارشات مکتوب ، طولانی و با جزییات ندارند و ترجیح می دهند نتایج کار خود را به صورت شفاهی ارائه نمایند. آنها در اجرای برنامه ریزی و تدوین آن ضعیف عمل می کنند و همیشه نیاز دارند کسی کارها و قرارهای ملاقات این افراد را کنترل کرده و در موعد مقرر به آنها یادآوری کند.

    اگر برای یک فرد از گروه I کار می کنید و دوست دارید در کار خود بدرخشید یا همکاری از گروه I دارید، همواره در انجام کارهای تان مشتاق باشید و به سخنان و کارهای این افراد علاقه نشان دهید. هنگام بیان گزارشات کاری از مطرح کردن جزئیات بیش از حد خودداری کنید و در صورت امکان دوستانه رفتار کنید اما مراقب باشید از حد خود نگذارید. برای تاثیرگذاری بیشتر توصیه می کنیم در حرف های تان از کلمات مهیج، زیبا و خلاقانه استفاده نمایید.

    دیگر این که زمانی که یک جلسه کاری یا قرار ملاقات با افراد گروه I دارید انتظار این که آنها سر وقت حضور داشته باشند خواسته ای عجیب و بعید است. در واقع افراد گروه I در محیط هایی که نیازمند چارچوب زمانی دقیق و منظم باشد، جو حاکم بر آن سرد، منفی و بدبینانه باشد یا کارهای آن بیش از حد جزئی و تکراری باشد، انرژی خود را از دست می دهند. هم چنین آنها تمایلی به کارکردن در جاهایی که ساعت زیادی از روز را باید به تنهایی سپری کنند یا مدام نکوهش شوند، ندارند و انگیزه خود را از دست می دهند. در عوض Iها طالب محیطی هستند که در آن شناخت عمومی از توانایی ها، آزادی عمل و بیان وجود داشته باشد و فعالیت های گروهی خارج از محیط کار هم فراهم گردد. همچنین علاقه مندند در فضایی باشند که در آن فرصتی برای بیان پیشنهادات و مربی گری وجود داشته باشد.

    در نهایت این که افراد گروه I بهترین پاسخ را در محیط کار به رهبرانی می دهند که بی طرف بوده و دوستانه عملی می کنند. مدیرانی که توانایی های آنها بشناسند و برای جسارت و خطرپذیری این افراد پاداش قائل شوند و در یک کلام به آنها بال پرواز دهند تا اوج بگیرند و قله های موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کنند.

     

    مدل رفتاری I

     

    شغل های مناسب گروه I:

    با توجه به شاخص های ذاتی و رفتاری که از افراد گروه I مطرح شد به روشنی می توان دریافت آنها بهترین گزینه برای شغل های مهیج و مشاغلی که نیازمند برقراری ارتباطات اجتماعی و قدرت سخنوری است ، خواهند بود.

    آنها بهترین گویندگان ، مجری ها، بازیگران ، کمدین ها و سخنوران هستند و در صحنه ها به خوبی می درخشند. بسیاری از آنها از کودکی هم در زندگی شخصی خود بازیگری کرده و قادرند یک لحظه بخندند و بعد بلافاصله گریه کنند.

    افراد گروه I در نقش فروشنده و بازاریاب و ارائه دهندگان محصولات و خدمات بسیار موفق عمل می کنند، زیرا این افراد سخنوران خوبی هستند و می توانند به راحتی شما را متقاعد نمایند. آنها قادرند روی تمام نقاط ذهن شما نفوذ کرده و سریع تر از آن که شما بخواهید درباره آن بیاندیشید، پاسخ مثبت را از شما دریافت کنند. البته گاهی آنها به قدری مشغول صحبت می شوند که حتی سفارش مشتری را فراموش می نمایند ، زیرا تنها این برای آنها مهم است که آن قدر متقاعد کننده باشند که بر مشتری پیروز شوند، دراین صورت حتی اگر موفق به فروشی هم نشوند باز پیروز میدان هستند.

    معلم های گروه I، بسیار شوخ و محبوب بوده و آموزشی را اثر بخش می سازند. این افراد قادرند بهترین داستان ها را بگویند و از مثال های روشن استفاده کنند. هر چند اکثر آنها حاضر نیستند بپذیرند که هرگز برنامه ای مدون برای تدریس ندارند. در واقع معلمان I الهام بخش خوبی برای دانش آموزان بوده و باعث می شوند همه از کلاس درس خود لذت ببرند و تجربه خوبی داشته باشند. البته باید توجه کنند گاهی آنها کلاس هایشان را بیش از حد طولانی کرده یا برخی اوقات برای فهم یک نکته زمان زیادی را صرف می کنند.

    افراد این گروه می توانند مربی ورزشی یا مشاور و سخنران انگیزشی خوبی باشند. در واقع بسیاری از Iهای بالا، ورزشکار هستند. آنها عاشق شکوه سالن های ورزشی بوده و حتی می توانند خط حمله های تنومندی در فوتبال باشند. این افراد دوست دارند – برخلاف افراد گروه D – نه به کسی ضربه بزنند نه کسی به آنها ضربه بزند. آنها فقط تمام تلاش خود را می کنند که تا جایی که ممکن است بدرخشند.

    افراد گروه I در نویسندگی و انجام کارهای تحقیقاتی ، علمی ، عمیق و تحلیلی – به ویژه علومی که برای آنها جذاب نباشد – یا سایر کارهایی که نیازمند این است که زمانی طولانی را در خلوت خود وقت بگذارند، توفیق زیادی کسب نخواهند کرد.

    Iها سخنگوهای موفقی هستند. آنها در مناظرات یک به یک هم خوب می درخشند اما در مقابل یک جمعیت بهتر هم می شوند. در واقع این افراد برای صحبت کردن بی میل نیستند چه آماده باشند چه نه! زیرا آنها بداهه گویان حرفه ای هستند. به عبارتی دیدگاهشان این است که دهانت را باز کن سخن خودش بیرون خواهد آمد.

    در نهایت این که کارمندان I اگر مجبور باشند در دستیابی به اهداف کوتاه مدت و استاندارد اندازه گیری محصول خوب عمل می کنند، اما بهتر است آنها را به سمت شغل هایی که هیجان و انرژی بیشتری را می طلبد سوق دهیم تا از توانایی های بی پایان آنها به نحو احسن استفاده نموده و شاهد توفیق های روز افزون این افراد باشیم.

     

    مدل رفتاری I

     

    منبع: کتاب دیسک و مطلاعات موردی

    امتیاز شما به این محتوا

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید